منتخب تفسیر اهل البیت (ع)

منتخب تفسیر اهل البیت (ع)


تفسیر سوره حمد (صراط مستقیم)

﴿الصِّراط المستقيم﴾ فاهدنا بهم الی طريق الحقِّ و العدل والسبيل الواضح ، و صراطُ عليِّ المستقيم إليك الموصل الی رضوانك ﴿صراط الذين أنعمت عليهم﴾ لصراط محمدٍ و آل محمد الذين أنعمت عليهم بالعصمة و الولاية و جعلتهم أقرب الخلق إليك و أشرفهم لديك و أحبَّهم إليک و جعلتهم الوسيلة إليك و الأدلّة عليك و الشُّفعاء لديك و صلَّيت عليهم بصلواتک

ترجمه به فارسی :
بنابراین بوسیله ائمه ما را به راه حقیقت و عدالت، و مسیر روشن هدایت کن. و {راه مستقیم همان}راه مستقیمِ امام علی {علیه السلام} بسوی توست و (انسان را) به رضوان تو میرساند.  ﴿صراط الذين أنعمت عليهم﴾ ما را به راه محمد و آل محمد {علیهم السلام} هدایت بگردان، آنان که بواسطه عصمت و ولایت گرامیشان داشته‌ای، و ایشان را نزدیک‌ترینِ مردم، و شرافتمندترینشان، و محبوب‌ترین آنها نسبت به خود قرار داده‌ای، و آنها را وسیله و راهنمایی برای رسیدن به خودت نهادی، و شفیعشان گردانیدی، و خود بر آنان صلوات و درود فرستادی

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد1 ازنسخه چاپی صفحه 35


تفسیر سوره علق آیه ۵ (نیاز به محمد وآل محمد(ع) )

﴿عَلَّمَ الإنسان ما لَم يعلم﴾ و هو تعالی عَلَّم الإنسان الأوّل آدم ما لم يعلم فعلَّم آدم الأسماء کلّها ، و علَّم نسله الجاهل ما لم يعلم من علمه الفيّاض و علَّمك و علَّم أهل بيتك الطاهرين جميع العلوم الغیبیّة الإلهيّة و الوحي و التشريع ، بالوحي و الإلهام و علَّمکم ما کان و ما يکون إلی يوم القيامة .﴿کَلَّا إنَّ الإنسان ليطغی أن رآهُ استغنی) کَلَّا ليس کما يظنُّ الطُّغاة بأنَّ الإنسان مستغن عن ولاية محمّدٍ و آل محمد فهو يطغی و يتجبَّر و يشقیٰ و يتکبَّر لو رأی نفسه غنيّاً عن ولاية محمدٍ و آل محمّد کطغيان جميع الطواغيت فهو بحاجة الی ولايتهم و لا بدَّ من موالاتهم لکي لا يطغی

ترجمه به فارسی :
و خدای متعال به اولینِ انسانها، حضرت آدم {علیه السلام} اسم‌ها را یاد داد، پس به او همه آن اسامی را آموخت. و به نسل نادان او نیز آنچه از علم سرشار خودش را که یاد نداشتند آموزش داد. و بوسیله وحی و الهام، به تو (ای پیامبر) و به اهل بیتِ مطهّرت نیز همه علوم غیبی الهی، و وحی و تشریع را یاد داد. و به شما (علومِ) گذشته و آینده را تا روز قیامت آموخت. .﴿کَلَّا إنَّ الإنسان ليطغی أن رآهُ استغنی) هرگز! چنین نیست که ستمگران میپندارند – که انسان از ولایت محمد و آل محمد بی‌نیاز است -؛ چرا که اگر انسان خود را بی‌نیاز از ولایت آنان ببیند، طغیان میکند، ستم پیشه می‌سازد، به تکبر می‌گراید و به شقاوت می‌افتد؛ همانگونه که سرکشیِ همه ستمگران از همین جا آغاز شد. انسان همواره به ولایت محمد و آل محمد نیازمند است و ناگزیر باید پیروی از ایشان را پیشه کند تا مبادا به طغیان آلوده گردد.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد1از نسخه چاپی صفحه 38


تفسیرسوره انفال آیه ۲۷ (نتیجه تقوا)

يا أيُّها الذين آمنوا لا تخونوا الله والرسول وتخـونوا أماناتكم وأنتم تعلمون﴾ يا أيّها الذين آمنوا بألسنتهم ننهاکم قطعياً لا تخونوا الله والرسول بغصب الخلافة من عليّ ، ولا تخونوا أماناتكم كما خان أبو لبابة مروان بن المنذر و أنتم تعرفون قبح الخيانة.﴿واعلموا أنّما أموالكم وأولادكم فتنة وأنّ الله عنده أجر عظيم﴾ فإن لم تكونوا تعلمون فاعلموا أنّما أموالكم التي رُزقتموها وأولادكم الذين وهبكم الله إياهم كل ذلك اختبار لكم وامتحان وابتلاء فلا تغترّوا وإن الله عنده أجر عظيم لمن فاز فی الاختبار. ﴿يا أيها الذين آمنوا إن تتّقوا الله يجعل لكم فرقاناً﴾ يا أيّها الذين آمنوا بولاية محمد وآل محمد إن تتّقوا الله يجعل لكم من التقوى حكمة عملية ونظرية تفرق بين الحق والباطل عقيدة وعملاً وبين النور والظلمة .﴿ويكفّر عنكم سيّئاتِكم ويَغْفر لكم والله ذُو الفضل العظيم﴾ ونتيجة للفرقان الذي يصونكم من الكبائر يكفر الله عنكم سيّئاتكم الصغائر، ويغفر لكم هفواتكم و خطاياكم والله ذو الفضل العظيم على شيعة آل محمد .

ترجمه به فارسی :
ای کسانی که (تنها) به زبان ایمان آورده‌اید! شما را قاطعانه نهی می کنیم که با غصبِ خلافت از علی {علیه السلام} به خدا و پیامبرش خیانت نورزید، و نیز به امانت‌های خود خیانت نکنید؛ همانگونه که ابولبابه (مروان بن منذر) خیانت کرد، در حالی که شما به زشتیِ خیانت آگاهید. ﴿واعلموا أنّما أموالكم وأولادكم فتنة وأنّ الله عنده أجر عظيم﴾ پس اگر نمیدانستید، (هم‌اکنون) بدانید که اموال شما که به شما روزی شده و فرزندانتان که خداوند آنها را به شما عطا فرموده، همگی آزمونی برای شماست؛ آزمایشی سخت و ابتلایی الهی. پس مبادا فریب دنیا را بخورید! و بدانید نزد خدای متعال، پاداشی بزرگ برای کسانی که در این امتحان سربلند بیرون آیند آماده است. ﴿يا أيها الذين آمنوا إن تتّقوا الله يجعل لكم فرقاناً﴾ ای کسانی که به ولایت محمد و آل محمد {صلی الله علیه و آله } ایمان آورده‌اید! اگر تقوای الهی پیشه کنید، خداوند برای شما از این تقوا حکمتی عملی و نظری قرار میدهد که بواسطه‌ی آن میان حق و باطل، هم در عقیده و هم در عمل، و همچنین میان نور و ظلمت ، بتوانید تمایز قائل شوید. ﴿ويكفّر عنكم سيّئاتِكم ويَغْفر لكم والله ذُو الفضل العظيم﴾ و در پی آن فرقان (توانایی تشخیص حق از باطل) که شما را از گناهان کبیره نگه میدارد، خداوند از گناهان صغیره‌ی شما چشم‌پوشی می‌کند و لغزشها و خطاهای شما را می‌آمرزد؛ و خداوند صاحب فضلی بزرگ است بر شیعیان آل محمد صلی الله علیه و آله.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد1ازنسخه چاپی صفحه 46


تفسیرسوره البراءة (توبه) آیه ۴۰ (ترس خلیفه اول)

﴿إلاّ تنصروه فقد نَصَره الله إذ أخرجه الذين كفروا﴾ فإذا لم تنصروا رسول الله وتخرجوا معه إلی تبوك فاعلموا أنّ الله نصره حينما أراد المشرکون قتله فأبات عليّاً فی فراشه و خرج من مکّة ووصل يثرب سالماً . ﴿ثاني اثنين إذ هما في الغار﴾ فعندما كانا رجلين اثنين في غار ثور ، وهو ثانيهما الذي أخرج والأوّل لم يخرجه الكفار ولم يقصدوا قتله . ﴿إذ يقول لصاحبه لاتَحْزَن﴾ فمع أن أبابكر لم يقصده الكفار ولم يخرجوه كان يخاف على نفسه ويحزن لها ولخروجه من أهله فمنعه النبيّ عن الحُزن . ﴿إنّ الله معنا﴾ فقال رسول الله لأبي بكر: إعلم أنّ الله معنا نحن معاشر الأنبياء والمرسلين ولا يدعنا ولا يخذلنا فالله معي الآن . ﴿فأنزل الله سكينته عليه﴾ ودليلاً ثبوتياً عمليّاً لقوله ( صلّى الله عليه وآله وسلّم ) هو أن أنزل الله سبحانه الطُمأنينة القلبية والراحة النفسية والوقار على نبيّه فلم يَخَف كأبي بكر ﴿وأيّده بجنودٍ لم تَرَوها﴾ و إنّ الله سبحانه أيَّد رسول الله حين خروجه من بيته ومن مكّة بملائكةٍ ستروه عن أعين المشركين وأنت يا أبا بكر وجماعتك لم تروا الملائكة أبداً. ﴿وجعل كَلِمة الذين كفروا السفلى﴾ وبسلامة النبي ( صلّى الله عليه وآله وسلّم ) و هجرته المبارکة ومبيت عليٍّ على فراشه جعل الله كلمة الشرك ذليلة وكلمة المشركين : ( سنهدُرَ دمَ محمد ) مكذوبة . ﴿وكلمة الله هي العليا والله عزيز حکيم﴾ وبذلك أعزّ الله کلمة التوحيد والإسلام وکلام نبیّ الإسلام وکان کلام علیٍّ عالياً علی المشرکين ليلة المبيت فالله بحكمته وبعزّته أعزّه

ترجمه به فارسی :
پس اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله را یاری نکردید و همراه او به سوی تبوک خارج نشدید، بدانید که خداوند او را یاری کرد؛ آنگاه که مشرکان قصد کشتنش را داشتند، پس علی {علیه السلام} را در بستر پیامبرش خواباند و (پیامبر) از مکه خارج شد و به سلامت به یثرب رسید. ﴿ثاني اثنين إذ هما في الغار﴾ پس هنگامی که آن دو مرد در غار ثور بودند، او{پیامبر} دومینِ آن‌دو بود که خارج شده بود، در حالیکه اولی را نه کافران بیرون کرده بودند و نه قصد کشتنش را داشتند. ﴿إذ يقول لصاحبه لاتَحْزَن﴾ پس با اینکه کافران ابوبکر را قصد نکردند و او را بیرون نراندند، او بر جان خود بیم داشت و برای خویش و دوری از خانواده‌اش اندوهگین بود، پس پیامبر او را از اندوه بازداشت. ﴿إنّ الله معنا﴾ پس رسول خدا {صلی الله علیه و آله و سلّم } به ابوبکر فرمود: بدان که خدا با ماست، ما گروهِ پیامبران و فرستادگان را رها نمی‌کند و خوار نمی‌سازد، پس هم‌اکنون خداوند همراه من است. ﴿فأنزل الله سكينته عليه﴾ و دلیلی استوار و عملی بر سخن پیامبر {صلی الله علیه و آله و سلّم } آن است که خدای سبحان آرامش قلبی، آسایش روحی و وقار را بر پیامبرش نازل فرمود، پس او مانند ابوبکر دچار هراس نشد. ﴿وأيّده بجنودٍ لم تَرَوها﴾ و همانا خدای سبحان، رسول خدا را هنگام بیرون آمدن از خانه و از مکه به وسیله فرشتگانی یاری کرد که او را از دیدگان مشرکان پوشاندند، در حالی که تو، ای ابوبکر، و همراهانت هرگز فرشتگان را ندیدید. ﴿وجعل كَلِمة الذين كفروا السفلى﴾ و با سالم‌ماندنِ پیامبر و هجرت مبارک ایشان و بیتوته علی {علیه السلام} در بسترش، خداوند کلمه‌ی شرک را خوار ساخت و سخن مشرکان که می‌گفتند: «خون محمد را خواهیم ریخت»، دروغ گردانید. ﴿وكلمة الله هي العليا والله عزيز حکيم﴾ و بدین وسیله، خداوند متعال کلمه توحید و اسلام و سخن پیامبر اسلام {صلی الله علیه و آله و سلّم } را عزت بخشید، و سخن علی {علیه السلام} در لیلة المبیت را برتر از مشرکان گردانید، پس خداوند به حکمت و عزتش او را سربلند ساخت و عزت بخشید.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد1 ازنسخه چاپی صفحه 67


تفسیر آیت الکرسی، سوره آدم (بقره) آیه ۲۵۵

( ‌أللهُ لا إلـٰهَ إلاّ هُوَ الحَيُّ‌ القَيّومُ‌ لا تَأخُذُهُ سِنَةٌ و لا نَوْمٌ‌ ) أللهُ جَلَّ جَلالَهُ الّذي يُؤلَهُ إليهِ وَحدُهُ لا إلـٰهَ إلاّ هُوَ لِمَن سِواهُ فلا شريكَ لَهُ و هو الحَيُّ بِذاتِهِ أزَلاً و أبَداً وَ‌ واهِبُ الحياةِ لِغَيرِهِ و هو القَيّومُ دائِماً بِتَدبيرِ شُؤنِ خَلقِهِ لا تَعرِضُ عليهِ نَعسَةٌ و لا غَفوَةَ نَومٍ ، (‌ لَهُ ما في السَّماواتِ وَ ما في الأرض ) و للّهِ المِلكيَّةُ الحقيقيَّةُ الواقِعيَّةُ القَطعِيَّةُ‌ التّامَّةُ لِما في السماواتِ مِنَ الكواكِبِ و الأفلاكِ و ما في الأرضِ مِن أشياءَ و جِنٍّ و إنسٍ و مَلَكٍ ، (‌ مَن ذا الّذي يَشفَعُ عِندَهُ إلاّ بِإذنِهِ ) مَن ذا الذي يَشفَعُ عندَ اللهِ غَيرَ مُحمّدٍ و آلِ مُحمّدٍ (ص) شُفَعاؤهُ إلاّ بِإذنِهِ لِشيعَتِهِم المُخلِصينَ أن يَشفَعوا لِلعاصين ، (‌ يَعلَمُ ما بَيْنَ أيدِهِم وَ ما خَلفُهُم ) وَ اللهُ سُبحانَهُ يَعلَمُ عِلماً تامّاً مُحيطاً أزَليّاً و أبَديّاً بِما بَيْنَ أيدي الخَلائِقِ مِن حالاتٍ وَ أفعالٍ و أقوالٍ وَ نِيّاتٍ و مَقاصِدَ و أسرارٍ وَ ما خَلفَهُم مِن مُقَدَّراتٍ ، ( وَ لا يُحيطونَ بِشَيءٍ مِن عِلمِهِ إلاّ بِما شآء ) وَ لا يُطلِعونَ العِبادَ بِشَييءٍ مِن عِلمِ اللهِ إلاّ بما شآءَ‌ لِمُحمّدٍ‌ و آلَ مُحمّدٍ (ص) فَمُحمّدٌ (ص) مَدينَة عِلمِ اللهِ وَ عليٌّ (ع) بابُ مَدينَةِ عِلمِ النّبيّ ، ( وَسِعَ كُرسِيُّهُ السّماواتِ وَ الأرضِ وَ‌لا يَؤدُهُ حِفظُهُما ) وَسِعَ و شَمُلَ كُرسيُّ قُدرَتِهِ و جَبَروتِهِ و مَشيئَتِهِ و إرادَتِهِ جَميعَ‌ السّماواتِ السَّبعِ و الأرض و ما فيهِنَّ و ما بَيْنَهُنّ و لا يُعجِزُهُ حِفظُهُما و تَدبيرَ شُؤنِهما ، ( وَ‌ هُوَ العَليُّ‌ العَظيمُ‌ ) وَ اللهُ جَلَّ جَلالَهُ هُوَ العَليُّ المُتعالي عليٰ مَن سِواهُ وَ مِن إسمِهِ العَليِّ إشتَقَّ عليّاً وَ‌عَليٌّ اشتُقَّ مِنَ العَليِّ وَ هُوَ العَظيمُ المُستَجمِع لِجَميعِ صِفاتِ العَظَمَةِ و الكَمالِ و الجَلالِ و لا يُنسَبُ إليهِ نَقصٌ أو عَيْبٌ ، ( لا إكراهَ في الدّينِ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِن الغَيّ ) لا إكراهَ بالجَبرِ لأحَدٍ في قَبولِ الدّينِ بَلِ النّاسُ مُخَيَّرونَ مُكَلَّفونََ قَد تَبيَّنَ لهُمُ الرُّشدُ و الحَقُّ مِنَ الغَيِّ و الباطِلِ بِواسِطَةِ القُرآنِ و العِترَه ، (‌ فَمَن يَكفُر بالطّاغوتِ و يُؤمِن باللهِ فَقَد استَمسَكَ بالعُروَةِ الوُثقيٰ ) فَمَن ب‍ِإختيارِهِ يَكفُرُ بالطّاغوتِ عَدُوُّ آل مُحمّدٍ (ص) وَخَليفةِ الجَوْرِ وَ الحاكِم الجائِرِ و يُؤمِن باللهِ وَ‌ بِولايَةِ مُحمّدٍ و آل مُحمّدٍ (ص) فَقَد استَمسَكَ بِكِلتا يَدَيْهِ بالعُروَةِ الإلـٰهيَّةِ المُحكَمَةِ ، ( لا انفِصامَ‌ لَها و اللهُ سميعٌ عليم ) و عُروَةُ وِلايَةِ مُحمّدٍ و آل مُحمّدٍ (ص) قَوِيَّةٌ مَتينَةٌ مُحكَمَةٌ لا انفِصالَ لَها و لا انقِطاع لَها أبَداً بَل تُنفِذُ المُتَمَسِّكَ و تُوصِلُهُ إليٰ الجَنَّةِ وَ اللهُ سميعٌ بِمَن ناداها عليمٌ بِمن والاها ، ( أللهُ وَليُّ الَّذينَ‌ آمَنوا ) أللهُ جَلَّ جَلالُهُ‌ هو وَلِيُّ‌ الذين آمَنوا بوِلايَةِ‌ مُحمّدٍوآل محمد (ص) فَيَتَوَلّيٰ اُمورُهُم في الدُّنيا و الآخِرَةِ بِذاتِهِ و عِنايَتِه ، (‌ يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إليٰ النّور ) وَ‌اللهُ‌ سبحانَهُ بولايَتِهِ عليٰ الَّذينَ آمَنوا بِولايَةِ أولياءِهِ‌ مُحمّدٍ وَ آلِهِ (ص) يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ كُلّها ألكُفُرِ وَ الشِّركُ وَالنِّفاقُ وَ الجَهلُ والعِنادُ ‌إليٰ النّورِ الكامِلِ نورُ العِلمِ والعَدلِ والحَقِّ و الهِدايَه ، (‌ وَالّذين كفَروا أولياءَهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إليٰ الظُلُمات ) وَ‌ أمّا الذين كفَروا بولايَةِ مُحمّدٍ‌ و آل مُحمّدٍ (ص) فأولياؤهُمُ الطاّغوتُ الجائِرُوا الحاكِمُ الظّالِمُ و أولئِكَ الحُكّامُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّور (الايمان) ألّذي ذَكَرنا إليٰ الظُّلماتِ‌ (ألنِّفاق) المَذكورة ، ( أولئِكَ أصحابُ النّارِ هُم فيها خالِدون ) وَ أولئِكَ الّذين كفَروا بِوِلايَةِ مُحمّدٍ و آل مُحمّدٍ (ص) وَ‌ تَوَلَّوْا الطَّواغيتَ فَهُم أصحابُ النّارِ يَومَ‌ القيامَةِ يُعذَّبونَ فيها و هُم فيها خالِدونَ‌ إليٰ الأبَد لا يَخرُجون ،

ترجمه به فارسی :
خداوند است که تنها شایسته‌ی پرستش است و هیچ معبودی جز او برای دیگران وجود ندارد، پس هیچ شریکی برای او نیست. او در ذاتش ازلًا و ابدًا زنده است و به دیگران زندگی می‌بخشد. و پیوسته تدبیر امور آفریدگانش را بر عهده دارد و هرگز چرت و خواب بر او راه نمی‌یابد. (‌ لَهُ ما في السَّماواتِ وَ ما في الأرض ) و همانا ملکیت حقیقی، واقعی، قطعی و کامل آنچه در آسمان‌هاست، از ستارگان و افلاک، و آنچه در زمین است، از اشیا، جنیان، انسان‌ها و فرشتگان، تنها از آنِ خداوند است. (‌ مَن ذا الّذي يَشفَعُ عِندَهُ إلاّ بِإذنِهِ ) کیست آنکه بدون اجازه‌ی خدا نزد او شفاعت کند جز محمد و آل محمد {علیهم السلام} که شفیعان او هستند؟ شفاعت آنها تنها با اجازه‌ی خداوند برای شیعیان مخلص آنها است تا برای گناهکاران شفاعت کنند.  (‌ يَعلَمُ ما بَيْنَ أيدِهِم وَ ما خَلفُهُم ) و خداوند سبحان به علم کاملاً جامع، فراگیر، ازلی و ابدیِ خویش، از آنچه در پیش روی آفریدگان – از حالات، اعمال، اقوال، نیات، مقاصد، اسرار – و آنچه پس از آنان از مقدرات باقی مانده است، آگاه است. ( وَ لا يُحيطونَ بِشَيءٍ مِن عِلمِهِ إلاّ بِما شآء ) و خداوند هیچ بخشی از علم خود را بر بندگان افشا نمی‌کند، مگر آنچه را که برای محمد و آل محمد {علیهم السلام} می‌خواهد؛ پس محمد {صلی الله علیه و آله و سلّم } شهر علم خداوند است و علی {علیه السلام} دروازه شهر علم پیامبر. ( وَسِعَ كُرسِيُّهُ السّماواتِ وَ الأرضِ وَ‌لا يَؤدُهُ حِفظُهُما ) و کُرسی قدرت، جَبروت، مشیئت و اراده‌ی خداوند تمامی آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنان و میان آنان است را در بر گرفته و احاطه نموده است، و نگهداری و تدبیر امور آن‌ها هرگز برای او مشکلی ایجاد نمی‌کند. ( وَ‌ هُوَ العَليُّ‌ العَظيمُ‌ ) و خداوند است (جل جلاله) که بر هر کس جز او، بلندمرتبه و متعالی است. اسم على ابن ابیطالب (ع) از اسم خدا و نفس علي (ع)از ذات خدا ی علی اعلی مشتق شده است. اوست که عظیم و جامع تمامی صفات عظمت، کمال و جلال است و هیچ کسری{نقص} یا عیبی به او نسبت داده نمی‌شود. ( لا إكراهَ في الدّينِ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِن الغَيّ ) زور و اجباری برای هیچ‌کس در پذیرش دین وجود ندارد، بلکه مردم اختیار دارند و موظف شده‌اند، زیرا هدایت و حق از غی و باطل، به وسیله قرآن و اهل بیت برای ایشان آشکار گردیده است. (‌ فَمَن يَكفُر بالطّاغوتِ و يُؤمِن باللهِ فَقَد استَمسَكَ بالعُروَةِ الوُثقيٰ ) پس هر کس به اختیار خود نسبت به طاغوت – که دشمن آل محمد {علیهم السلام} و جانشین ظلم و حاکم ستمگر است – کفر ورزد و (در عوض) به خدا و ولایت محمد و آل محمد {علیهم السلام} ایمان آورد، آنگاه است که با هر دو دست خود به نقطه امن الهی تمسک کرده است. ( لا انفِصامَ‌ لَها و اللهُ سميعٌ عليم ) و این نقطه امنِ ولایتِ محمد و آلِ محمد {علیهم السلام}، قوی، مستحکم و استوار است؛ هرگز جدایی و انقطاعی در آن رخ نخواهد داد، بلکه آنکه که بر آن تمسک کند را به بهشت می‌رساند. و خداوند شنوا نسبت به کسانی است که او را مناجات می‌کنند و دانا بر کسانی است که به آن ولایت می‌سپارند. ( أللهُ وَليُّ الَّذينَ‌ آمَنوا ) خداوند (جل جلاله) ولی کسانی است که ایمان آورده‌اند به ولایت محمد و آل محمد {علیه اسلام}؛ بنابراین امور ایشان در دنیا و آخرت به خود او و عنایتش واگذار می‌شود. (‌ يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إليٰ النّور ) و خداوند سبحان بواسطه برتری خود بر کسانی که به ولایت اولیای او – محمد و آل محمد {علیهم السلام} – ایمان آورده‌اند، ایشان را از تمام ظلمت‌ها، یعنی کفر، شرک، نفاق، جهالت و عناد، به سوی نور کامل هدایت می‌کند؛ نوری که نور علم، عدالت، حق و هدایت است. (‌ وَالّذين كفَروا أولياءَهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إليٰ الظُلُمات ) و اما کسانی که به ولایت محمد و آل محمد {علیهم السلام} کافر شدند، پس اولیای ایشان، ستمگران، طواغیت و حکّام ظالم‌اند؛ و آن حاکمان ایشان را از نور (ایمان) که ما به آن در میان ظلمت‌ها (نفاق) مذکور اشاره کرده‌ایم، بیرون می‌کشند. ( أولئِكَ أصحابُ النّارِ هُم فيها خالِدون ) و آنان کسانی هستند که به ولایت محمد و آل محمد {علیهم السلام} کفر ورزیدند و به طاغوت‌ها روی آوردند؛ پس آنان اهل آتش هستند در روز قیامت و در آن عذاب می‌شوند و برای همیشه در آن خواهند ماند و هرگز از آن بیرون نخواهند رفت.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد2 ازنسخه چاپی صفحه 1581


تفسیر سوره القلم آیه ۵۱ (وان یکاد)

آیه ۵۱ (‌و إن يكادُ الّذينَ كفَروا لَيُزلِقونَكَ بأبصارِهِم ) وإن يَكيدُ الّذين كفَروا بِوِلايَتِكُم لِكَي يُزلِقونَكَ بأذيٰ عُيونِهم الحاسِدَةِ حينَما رَفَعتَ عَلِيّاً (ع) يَومَ الغديرِ فبانَ بَياضُ إبطَيْكُما ، (‌ لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ و يَقولونَ إنّهُ لَمَجنونٌ ) لَمّا سَمِعوا مِنكَ ذِكرَ عليٍّ (ع) بالوِلايَةِ فَقُلتَ مَن كُنتُ مَولاهُ فهذا عليٌّ (ع) مَولاهُ و يَقولونَ إنَّ مُحمَّداً لمَجنُونٌ بِنَصبِ عليٍّ لِلوِلايَةِ ، (‌ وَ ما هُوَ إلاّ ذِكرٌ لِلعالَمين ) و ما هُوَ إلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ أجمَعينَ مِنَ الجِنِّ و الإنسِ و المَلائِكَةِ أمَرَهُ اللهُ بِإبلاغِهِ إليهِم . ( صَدَقَ اللهُ العَليُّ العَظيمُ )

ترجمه به فارسی :
و یقیناً کسانی که به ولایت شما کافر شدند، در تلاشند تا شما را با آزار چشم‌های حسودشان از پا در آورند ، زمانی که علی {علیه السلام} را در روز غدیر بالا بردی و سفیدی زیر بغل‌ شما آشکار شد. ( لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ و يَقولونَ إنّهُ لَمَجنونٌ ) وقتی از شما سخن ولایت علی {علیه السلام}را شنیدند، شما گفتید: «هر که من مولا و ولی او هستم، پس علی ع مولا و ولی اوست.» و آن‌ها می‌گفتند که محمد ص به سبب نصب علی برای ولایت، دیوانه است. (‌ وَ ما هُوَ إلاّ ذِكرٌ لِلعالَمين ) و آن چیزی جز یادآوری برای تمام جهانیان – از جن و انس و فرشتگان – نیست، که خداوند امر کرد که آن را به جهانیان ابلاغ کند.

تقسیراهل البیت علیهم السلام جلد٢ ازنسخه چاپی صفحه ۱۶۹۱


تفسیر سوره الوعید(ق) آیه ۴۱ خروج المهدی (ارواحنافداه)

( واستَمِع يَومَ يُنادي المُنادي مِن مَكانٍ‌ قَريبٍ‌ ) واستَمِع يا حبیبی يَوْمَ يُنادي المُنادي وَلَدُكَ المَهديُّ (ع) مِن مَكانٍ قَريبٍ مِنَ الكَعبَةِ المُقَدَّسَةِ يا لَثاراتِ جَدَّتي فاطِمَه (ع) ، ( يَوْمَ يَسمَعونَ الصَّيْحَةَ بالحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الخُروج ) يَوْمَ يسمَعونَ أعداء آل مُحمّدٍ (ص) الصَّيْحَةَ والهُتافَ بالحَقِّ مِن جَبرئيلَ بِإسمِ المَهديّ القائِمِ (ع) ذلِكَ يَوْمُ خُروجِ المَهديِّ لِلإنتِقام

ترجمه به فارسی :
و اِی حبیبم گوش فرا ده! در روزی که فرزندِ منادی‌ات – مهدی {عجل الله تعالی فرجه}  – از جایی نزدیک به کعبه‌ی مقدس ندا می‌دهد: «ای انتقام‌جویان از خون جدّه‌ام فاطمه (علیهاالسلام)!» ( يَوْمَ يَسمَعونَ الصَّيْحَةَ بالحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الخُروج ) در روزی که دشمنان آل محمد {علیه السلام} صدا و ندای حقِ جبرئیل را می‌شنوند که به نام مهدی قائم عج فریاد سر می‌دهد، آن روز، (همان) روز خروج مهدی {عجل الله تعالی فرجه}  برای انتقام است.

تفسیر اهل البیت علیهم السلام جلد٢ از نسخه چاپی صفحه۱۴۶۵


تفسیرسوره انبیاء آیه ۱۰۴ (طی السماء) و (وارث زمین)

«يومَ نطوي السّماءَ كطَيِّ السِّجِلِّ للكُتُب﴾ فيا حبيبي كما منحناك وأهل بيتك (عليهم السلام) القُدرة على طَيِّ الأرض فتنتقلون فيها بسُرعةٍ حيثما تشآؤون ، فلَكَ يومٌ نطوي السماء لك فتعرُجُ بالسبراق بسرعةٍ خارقةٍ كطيِّ أوراق الكُتُب ، ﴿كما بدأنا أوّل خلقٍ نُعيدُه﴾ فيا حبيبي كما أنّا بدأنا بخلق نورِك أوّلاً قبل كلّ شيءٍ فأنت العقلُ الأوَّل والتَّجلّي الأوّل ، فكنت مُحدِقاً بالعَرشِ قَبلَ خَلقِ الخَلقِ ، فَسَنرفَعُك إلى مقام قاب قوسَين ، ﴿وعداً علينا إنّا كنّا فاعلين﴾ فهذا المعراج قَد وَعَدناك به حينما كُنتَ مُحدِقاً بالعَرش وأنت نورٌ قبل خِلقَةِ الخلائق بأربعة عشر ألف عامٍ فَسَنَفِي بِوَعدِنا قريباً. ﴿ولقد كتبنا في الزّبور من بعدِ الذّكر﴾ ويا حبيبي بالتأكيد نحن قَدَّرنا وقضينا في اللّوح المحفوظ حين كَتَبنا ذلك الوعد في زبورِ داوود ( عليه السلام ) لكي لا يظنّ الإسرائيليّون انهّم سيحكمون على كلِّ الأرض !!! ﴿أنّ الأرض يَرِثُها عِبادَي الصّالحون﴾ قَدَّرنا في اللّوح المحفوظ وكَتبَنا في الزّبور أنّ حكومة الأرض هي لأهل البيت ( عليهم السلام ) والمهديّ (عجّل الله تعالى فرجه) من آلِ محمّدٍ وشيعتهم عباد الله الصّالحين ، في عاقبة الأمر ﴿إنّ في هذا لبلاغاً لقومٍ عابدين﴾ بالتأكيد إنّ هذا الوعدُ الحقّ وهذه الإرادة الإلهيّة بأن تكون الأرض إرثاً للمهديّ ( عجّل الله تعالى فرجه ) وأتباع أهل البيت ( عليهم السلام ) فيه الكفاية للشّيعة المُوالين لأهل البيت ( عليهم السلام ) .

ترجمه به فارسی :
لذا ای حبیب من! همانگونه که به تو و خاندانت  تواناییِ طی الارض را بخشیدیم تا با سرعتی بی‌مانند در آن جابه‌جا شوید و به هر سو که اراده کنید سفر کنید، روزی نیز برای تو فراخواهد رسید که طی السماء یعنی توانایی گذر با سرعت در آسمان ها را می دهیم تا با «براق»، با سرعتی خارق‌العاده – همچون ورق زدن صفحات کتاب – به عروج دست یابی. ﴿كما بدأنا أوّل خلقٍ نُعيدُه﴾ پس ای محبوبم! همانگونه که آفرینش نور تو را پیش از هر چیز آغاز کردیم، تو همان عقل اول و تجلّی نخستین هستی؛ که پیش از آفرینش آفریده‌ها، بر عرش الهی احاطه داشته‌ای. و تو را به مقام «قاب قوسین» ارتقا خواهیم داد (یعنی ما تو را به مقامی می‌رسانیم که فاصله آن تا ما به اندازه‌ی دو کمان (یا حتی کمتر) باشد.) ﴿وعداً علينا إنّا كنّا فاعلين﴾ این معراجی است که به تو وعده داده‌ایم زمانی که بر عرش احاطه داشتی و تو نوری بودی پیش از آفرینش سایر خلائق به مدت چهارده هزار سال؛ پس به زودی به وعده‌مان عمل خواهیم کرد. ﴿ولقد كتبنا في الزّبور من بعدِ الذّكر﴾ و ای محبوب من! همانا قطعا تقدیر بر این است و در لوح محفوظ مقرر ساخته‌ایم، درهنگامی که آن وعده را در زبور داوود {علیه السلام} نوشتیم تا بنی‌اسرائیل گمان نبرند که آنها بر تمام زمین حکومت خواهند کرد. ﴿أنّ الأرض يَرِثُها عِبادَي الصّالحون﴾ ما در لوح محفوظ مقدّر کردیم و در زبور نوشتیم که حکومت زمین از آنِ اهل بیت {علیه السلام} و مهدی عج از خاندان محمد {صلی الله علیه و آله و سلّم } و شیعیانشان – بندگان صالح خدا – خواهد بود؛ و این، سرانجامِ کار است. ﴿إنّ في هذا لبلاغاً لقومٍ عابدين﴾ یقیناً این وعده حق و اراده الهی است که زمین ارث حضرت مهدی {عجل الله تعالی فرجه}  و پیروان اهل بیت {علیهم السلام} باشد، و این برای شیعیان وفادار به اهل بیت کافی است.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد ۱ ازنسخه چاپی صفحه ۲۹۲


تفسیر سوره آدم (بقره) آیه 124 (معنای امام)

( ‌و إذِ ابتَليٰ إبراهيمَ ربُّهُ بِكَلِماتٍ فَأتَمَّهُنّ ) و تَذكّروا أيّها المُسلِمونَ إذِ امتَحَنَ‌ اللهُ واختَبَرَ إبراهيمَ بِكَلِماتِ وَحيِهِ التّكليفيَّة كَقُربانِ وَلَدِهِ إسماعيلَ فَأتَمَّ إبراهيمُ التَّكاليفَ الإلـٰهيَّةَ كامِلاً ، ( قالَ إنّي جاعِلُكَ لِلنّاس إماماً ) فَبَعْدَ الفَوْزِفی الإختبارِ الإلـٰهيّ إختارَهُ اللهُ لِلإمامَةِ بَعدَ أن كانَ نَبيّاً‌ رَسولاً و قال لهُ إنّي جاعِلُكَ لِلنّاس إماماً إذِ الإمامَةُ جعَلِيَّةٌ إلـٰهيَّةٌ و لَيسَت بالشُّوريٰ ، (‌ قالَ وَ‌ مَن ذُرّيَتي قالَ‌ لا يَنالُ عَهدي الظّالِمين ) فَبَعدَ أن اختارَهُ اللهُ إماماً لِلنّاس قالَ إلـٰهي اجعَل مِن ذُرّيَتي أئِمَّةً إيضاً فقالَ‌ اللهُ لا يَنالُ الإمامَة عهدي الظّالِمينَ مِن ذُريَّتِكَ بَل يَنالها المَعصومون فَقَط ،

ترجمه به فارسی :
و ای مسلمانان بیاد آورید! زمانیکه خداوند ابراهیم {علیه السلام} را با کلمات وحیانی/تکلیفی خود آزمایش و امتحان کرد، به‌مانند قربانی کردن فرزندش اسماعیل؛ پس ابراهیم تمام تکالیف الهی را به طور کامل انجام داد. ( قالَ إنّي جاعِلُكَ لِلنّاس إماماً ) بعد از پیروزی در آزمون الهی، خداوند او را برای «امامت» برگزید – پس از آنکه نبی و رسول بود – و به او فرمود: «من تو را برای مردم امام قرار می‌دهم.» زیرا امامت یک امر الهی است و نه چیزی که از طریق شورا باشد. (‌ قالَ وَ‌ مَن ذُرّيَتي قالَ‌ لا يَنالُ عَهدي الظّالِمين )  پس از آنکه خداوند او را امام مردم قرار داد، گفت: «ای پروردگارا، از نسل من نیز امامانی قرار ده.» خداوند پاسخ داد: «پیمان من – امامت – به ظالمان از نسل تو نخواهد رسید، بلکه تنها معصومین این مقام را خواهند داشت.»

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد۲ ازنسخه چاپی صفحه 1524


تفسیر سوره انبیاء آیه 108 (زمان قیام امام مهدی ع)

﴿قل إنمّا يوحیٰ إليَّ أنمّا إلهكم إلهٌ واحدٌ فهل أنتم مسلمون﴾ فيا حبيبي قُل للمسلمين لا يعبدوا ولا يُطيعوا أحداً إلاّ الله فقُل لهم إنّا أوحينا إليك أنّه لا إله لهم غيري فهل يتركونَ طاعة الخلفاء ؟؟ ﴿فإن تولّوا فقُل آذنتُكم على سواءٍ﴾ فإن أعرَضَ بعض المسلمين عن التمسُّك بالقرآن والعترةِ وترك طاعة الخُلفاء الظّالمين فقل لهم أعلمتُكُم جميعاً بقيامِ وَلَدِيَ المهدي ( عجّل الله تعالى فرجه ) ، ﴿وإن أدرى أقريبٌ أم بعيدٌ ما توعدون﴾ ويا حبيبي قُل لهم أنا أدري ولكنّي لا أُخبِرُكُم فلا تعلَمونَ وإن كُنتُ أنا أعلَمُ أقريبٌ أم بعيدٌ هو قيام القائم المهديّ ( عجّل الله تعالى فرجه) . ﴿إنّه يعلم الجَهرَ من القول ويعلم ما يكتُمون﴾ وقال لهم يا حبيبي : إنّ الله يعلَمُ ما يتجاهرون بهِ من الشّعار المُعادي لأهل البيت ( عليهم السلام ) ويعلم ما يكتمون من الحِقد والبغضاء لهم ولشيعتهم المؤمنين ، ﴿وإن أدرى لعلَّهُ فتنة لكم ومتاعٌ إلى حين﴾ وقل لهم يا حبيبي أنا أدري بأنّ الفترة قبل دولة المهدي ( عجّل الله تعالى فرجه ) فتنةٌ واختبارٌ لكم وإمتاعٌ لكم بأن تحكموا ، إتماماً للحُجّة حتى لا يبقیٰ لكم عُذر عند ظهورِهِ وقيامِه ، ﴿قُل رَبِّ احكُم بالحقِّ﴾ فيا حبيبي يا رسول الله أُدعُ الله لتعجيلِ فَرَجِك وفَرَجِ أهل بيتِك ( عليهم السلام ) وشيعتِهِم بظهور المهدي ( عجّل الله تعالى فرجه ) فحكومته حكومة الله بالحقِّ على الخَلق ، 

ترجمه به فارسی :
پس ای محبوب من! به مسلمانان بگو که هیچ‌کس را جز خداوند نپرستند و اطاعت نکنند. بگو به آنها که ما به تو وحی کرده‌ایم که هیچ‌خدایی جز من نیست. آیا آنها از اطاعت خلفا دست خواهند کشید؟ ﴿فإن تولّوا فقُل آذنتُكم على سواءٍ﴾ اگر برخی از مسلمانان از تمسک به قرآن و عترت و ترک اطاعت خلفای ظالم روی برگردانند، به آنها بگو: همه شما را نسبت به قیام فرزندم مهدی خبر دادم. ﴿وإن أدرى أقريبٌ أم بعيدٌ ما توعدون﴾ ای حبیبم به آنها بگو: «من می‌دانم اما به شما نمی‌گویم؛ لذا شما نمی‌دانید که آیا قیام قائم {عجل الله تعالی فرجه}  نزدیک است یا دور؟ ﴿إنّه يعلم الجَهرَ من القول ويعلم ما يكتُمون﴾ به آنها گفت: ای محبوبم! خداوند آنچه را علنا – از قبیل شعارهای خصمانه – نسبت به اهل بیت {علیه السلام} سر میدهند، و نیز آنچه که از کینه و کینه توزی نسبت به ایشان و پیروان مؤمنشان پنهان میدارند، (کاملا) می‌داند ﴿وإن أدرى لعلَّهُ فتنة لكم ومتاعٌ إلى حين﴾ و به آنان بگو: ای حبیب من! من می‌دانم که دوران پیش از حکومت مهدی {عجل الله تعالی فرجه} برایتان فتنه و آزمایش است و نیز (فرصتِ) بهره‌مندیِ شما از حکومت {است} ، تا حجت بر شما تمام بشود و هنگام قیام او هیچ عذری برایتان باقی نماند. ﴿قُل رَبِّ احكُم بالحقِّ﴾ لذا ای محبوبم ای رسول الله {صلی الله علیه و آله و سلّم }! برای تعجیل فرجت و فرج اهل بیت {علیهم السلام} و شیعیانش با ظهور حضرت مهدی {عجل الله تعالی فرجه}  به درگاه خداوند دعا کن چراکه حکومت او حکومتِ به‌حقِ خداوند است بر روی زمین.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد1 ازنسخه چاپی صفحه 293


تفسیر سوره نحل آیه ۳۱ (بهشت شیعیان )

﴿جنّاتُ عدنٍ يدخلونها تجري من تحتها الأنهار لهم فيها ما يشاؤون﴾ فللشّيعة المتّقين بساتين في جنّة العدن يسكنونها مخَّلدين تجري من تحت قصورهم أنهارها ويتنعّمون بکلّ ما تشتهيه الأنفُس وتلذُّ الأعين بمجرَّدِ ما يشتهون ، ﴿كذلك يجزي الله المُتّقين﴾ فهكذا هو ثواب الله وجزاؤه وأجرُه لعباده الشيعة المتّقين الموالين لأمير المؤمنين وولده ( عليهم السلام ) على ولايتهم وتقواهم وتشيّعهم . ﴿الذين تتوفّاهم الملائكة طيّبين﴾ هؤلاء الشيعة الأتقياء صفتهم أنهّم يموتون على ولاية محمدٍ (صلّى الله عليه وآله وسلّم﴾ وآله ( عليهم السلام ) طيّبون طاهرون من الشرك والنفاق كما طابت مواليدهم تطيبُ وفياتهم ﴿يقولون سلامٌ عليکم اُدخلوا الجنّة بما كنتم تعملون﴾ فحينما يقبض ملك الموت أرواحهم يقول لهم سلامٌ عليكم وحينما يُسلّمون على أمير المؤمنين ( عليه السلام ) عند الموت يجيبهم سلامٌ عليکم وعندما يحُشرون تقول لهم الملائكة سلام عليكم اُدخلوا الجنّة ثواباً علی ولايتکم وتشيُّعکم لمحمدٍ ( صلّی الله عليه وآله وسلّم ) واله (عليهم السلام ) ، ﴿هل ينظرون إلاّ أن تأتيهم الملائكة أو يأتي أمرُ ربّك﴾ فيا حبيبي هل ينتظر المنافقون المخالفون لآل محمدٍ وأهل البيت ، ( عليهم السلام ) إلاّ أن تأتيهم ملائكة العذاب بالعذاب أو يأتي أمرُ الله بظهور المهدي ( عجّل الله تعالى فرجه ) بالسيف ؟؟؟ 

ترجمه به فارسی :
برای شیعیان پرهیزکار، باغ‌هایی در بهشت جاودان است که در آن سکونت خواهند یافت و در آن جاودانه خواهند ماند. از زیر قصرهایشان (در آن باغها) رودهایی جاری است و از هر آنچه که دل‌ها آرزوی آنرا دارد و چشم‌ها از آن لذت می‌برد بهره‌مند خواهند شد، به مجرد آنکه خواسته‌هایشان را آرزو کنند.  ﴿كذلك يجزي الله المُتّقين﴾ این است پاداش و جزای خداوند و اجر او برای بندگان شیعه پرهیزکار، که بخاطر ولایت‌پذیری، تقوا و تشیّع‌شان وفادار به امیرالمؤمنین و فرزندان او{علیهم السلام} هستند. ﴿الذين تتوفّاهم الملائكة طيّبين﴾ این شیعیان پرهیزکار ویژگی‌شان این است که بر ولایت محمد {صلی الله علیه و آله و سلّم }  و آل او {علیهم السلام} می‌میرند؛ آنان پاک و طاهر از شرک و نفاق هستند، همان‌طور که تولدشان پاک و نیکوست، وفاتشان نیز پاک و مبارک خواهد بود. ﴿يقولون سلامٌ عليکم اُدخلوا الجنّة بما كنتم تعملون﴾ هنگامی که ملک الموت ارواح آنها را می‌ستاند به آنها می‌گوید: «سلام بر شما» و هنگامیکه در زمان مرگ به امیرالمؤمنین {علیه السلام } سلام می‌دهند، ایشان نیز پاسخ می‌دهند: «سلام بر شما» و وقتی که در روز قیامت محشور می‌شوند فرشتگان به آنها می‌گویند: «سلام بر شما باد! به پاس ولایت‌مداری و تشیّع‌تان نسبت به خاندان محمد {صلی الله علیه و آله و سلّم }  و آل محمد {علیهم السلام} وارد بهشت شوید» ﴿هل ينظرون إلاّ أن تأتيهم الملائكة أو يأتي أمرُ ربّك﴾ بنابراین ای محبوبم! آیا منافقان و مخالفانِ آل محمد و اهل بیت {علیهم السلام} جز این انتظار دارند که فرشتگان عذاب، عذاب را برایشان بیاورند یا فرمان خدا به ظهور مهدی {عجل الله تعالی فرجه}  با شمشیر برایشان تحقق یابد؟

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد۱ از نسخه چاپی صفحه ۳۷۵


نام حضرت علی (علیه السلام) در قرآن در سوره الزُّخُرف = تَسمِيَةُ عَليٍّ (ع)

نام حضرت علی (علیه السلام) در قرآن آمده است


تفسیرآیه (انتخابات؟!!)سوره تطهیر(احزاب) آیه ۳۶و(حکومة المهدی علیه السلام) با ترجمه فارسی

﴿وما كان لمؤمن ولا مؤمنة إذا قضى الله ورسولُه أمراً ﴾ وهذا حكم من الله العظيم لأي رجل أو امرأة من أمّة الإسلام إذا أبرم الله أمراً و أصدر النبيّ حكماً أو وصيّة ، ﴿أن يكون لهم الخيرة من أمرهم﴾ أن يترك من عيّنه الله ورسوله ، واختارا له كي يختار لنفسه من يهواه أو من يهواه للأمور، فلا يحقّ له الانتخاب ، ﴿ومن يَعصِ الله ورسوله فقد ضلّ ضلالاً مبيناً﴾ ومن خالف من اختاره الله له لتولّی أموره ، وعصی الله ورسوله بانتخاب غيره لولاية الأمر فبالقطع انّه ضلّ عن الحق والصواب والشرع والعدل ، 

ترجمه تفسیرآیه:
این دستوری از طرف خداوند بزرگ است که وقتی خداوند حکم یا توصیه‌ای کرد هیچ مرد و زن مؤمنی از امت اسلام حق انتخاب در امورشان را ندارند و نباید کسی را که خدا و پیامبرش تعیین کردند رها کرده و فردی را که به او علاقه دارند انتخاب کنند.
هر کس در برابر خدا و رسولش نافرمانی کند و با آن فرد که آنان تعیین کرده‌اند مخالفت کند و فرد دیگری را برای ولایت امورشان انتخاب کند از راه حق و درستی و شریعت و عدالت گمراه شده است.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد1
ازنسخه چاپی صفحه 104


تفسیرآیه( تجلی خدا درعلی ع؟!!) سوره اعراف آیه 143 با ترجمه فارسی

( و لمّا جاءَ موسيٰ لِميقاتِنا و كلّمَهُ ربُّهُ قال : رَبِّ أرِني أنظُر إليك قال : لَن تراني ) و لما جاءَ موسيٰ إليٰ فوق الجَبَل لِمُناجاتِنا في ميقاتِنا الّذي وَقَّتنا لهُ و كلّمهُ اللهُ بواسطةِ الشّجَرةِ قال : رَبِّ أرِني نورَ تجَلّي ذاتِك لأِنظُرَ إليكَ قالَ اللهُ لهُ لَن تراني إذ لَستُ بِجِسمٍ ، (‌ و لكن انظُر إليٰ الجَبَل فإن استَقَرَّ مكانَهُ فسوفَ تراني ) و لكن سَتَتَجَليّٰ لكَ بعضُ أنوارُ عَظَمتي و أنوارُ قُدسي و إنّها سوفَ تُدَكدِكُ الجَبَل فانظُر إليهِ فإن استَقَرَّ في مكانِهِ فإنّك تَقدِرُ أن تَريٰ نوري ، (‌ فلمّا تَجَليّٰ رَبَّهُ للجَبَل جَعَلَهُ دَكّاً و خَرَّ موسيٰ صَعِقاً ) فلمّا تَجَليّٰ نورُ ربّهِ في مِثالِ عليّ بن أبيطالِبٍ (ع) إندَكّ الجَبَلُ و استويٰ عليٰ الأرض و تَبَعثَر فَسَقَط موسيٰ و خَرَّ مغَشيّاً عليهِ عليٰ الأرض مِن هَولِهِ ، (‌ فَلَمّا أفاقَ قال : سُبحانَكَ تُبتُ إليكَ و أنا أوّل المُؤمنين ) فلمّا أفاقَ موسيٰ مِن غَشيَتِهِ قال : سُبحانكَ اللّهُمّ و تَقَدَّسْتَ أن يُريٰ ذاتك و أن يَتَمَكَّنَ أحَدٌ مِن مُشاهِدَةِ نورِ تَجلّياتِكَ في شكلِ عليٍّ و أنا أوّلُ المُؤمنين مِن بني إسرائيلَ بولايةِ عليٍّ (ع) ، ( ‌قالَ‌ يا موسيٰ إنّي أصطَفَيْتُك عليٰ النّاسِ برسالتي و بِكلامي فَخُذ ما آتيتُكَ و كُن مِنَ الشّاكرين ) فقال الله يا موسيٰ ألآنَ و قد آمَنتَ بوِلايةِ عليٍّ (ع)‌ فإنّي اصطَفيتُكَ عليٰ النّاس و أختارُكَ برسالتي و شرايعي و التّوراة و الألواح و بِكلامي فَخُذ ما آتيتُكَ مِن فضلِ ولايةِ عليٍّ (ع) و كُن من الشّاكرين عليهِ ، تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد2 از نسخه چاپی صفحه ۹۷۸ بسم الله الرحمن الرحيم و آن گاه که حضرت موسی در زمانی که برای او معين کرده بوديم برای مناجات با ما بالای کوه آمد و خدا به واسطه درخت با او صحبت کرد ، عرض کرد : خدايا نور تجلی ذاتت را به من نشان بده تا به تو نظر کنم . خداوند فرمود : هرگز نمی توانی مرا ببينی ، زيرا من جسم نيستم ، ولی بعضی از انوار عظمت و پاکی ام بر تو جلوه خواهدکرد و به زودی کوه را متلاشی می کند ، پس به کوه نگاه کن اگر در جايش مستقر ماند تو هم می توانی نور مرا ببينی . پس زمانی که نور پرودگارش به صورت علی بن ابيطالب عليه السلام جلوه کرد کوه متلاشی گرديد و روی زمين فرو ريخت و نابود شد . حضرت موسی بيهوش بر زمين افتاد . زمانی که بيهوشی اش برطرف شد گفت : پاک و منزهی تو ای خدا . منزهی از اينکه ذاتت ديده شود يا کسی بتواند نور تجلی تو را در شکل و شمايل علی عليه السلام مشاهده کند . من اول مؤمن از بنی اسرائيل به ولايت علی عليه السلام هستم . پس خدا فرمود : ای موسی حال که به ولايت علی عليه السلام ايمان آوردی ، تو را از همگان برگزيدم و برای رسالت و شريعتم و دريافت تورات و الواح و صحبت با خودم انتخاب کردم . آنچه از فضائل ولايت علی عليه السلام برای تو آورده ام ، قبول کن و بر اين نعمت شاکر باش .


تفسیر آیه( نقش علی علیه‌السلام در وحی) سوره المودة (شوری) آیه ۵۱
( وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أن يُكَلّمُهُ اللهُ إلاّ وَحياً أو مِن وَراءِ حِجابٍ ) ‌ و ما كانَ ‌يُمكِنُ لِبَشَرٍ مِن نَسلِ آدَم أن يُكَلِّمُهُ اللهُ عزَّو جَلَّ مُشافَهَةً بل يُكلِّمُهُ وحياً بواسطةِ جبرئيل أو يُكلِّمُهُ مِن وَراءِ حجابٍ من الشّجرة أو حجابِ المِعراج ، ( أو يُرسِلَ‌ رسولاً فيُوحي بإذنِهِ ما يشآءُ إنّهُ عليٌّ حكيم ) أو يُرسل اللهُ رسولاً من الملائكةِ في شكلِ و هيئَةِ عليّ بن أبيطالب (ع) في المِعراج فيُوحي بإذنِ اللهِ ما يشآءُ لِمُحمّدٍ (ص) في المِعراج بِشَأنِهِ فهوَ عليٌّ حكيمٌ ، ( و كذٰلك أوحَينا إليكَ روحاً مِن أمرِنا ) و كذلك أوحَينا إليكَ يا مُحمّد في مقامِ قابِ قَوسَيْنِ أو أدنيٰ في مِعراجِكَ روحاً مَلَكاً في هيئَةِ عليٍّ مِن أمرِنا و وَضعنا يَمينَنا عليٰ كَتِفِك و ناوَلناكَ التُّفاحَةَ بِيَمينِ عليّ بن أبيطالب (ع) ، ( ما كُنتَ تدري ما الكتابُ و لا الإيمان ) ‌فأنتَ يا حبيبي كُنتَ قَبلَ أن نُكلِّمُكَ بلسانِ عليٍّ ما تَدري يقيناً ما هُوَ مَقصودُ القرآنِ مِنَ‌ الأمرِ بولايَتِهِ و لا تَدري لماذا اشتُرِطَ الإيمانُ بولايةِ عليٍّ ، و بَعدَهُ تيقّنتَ بِأنَّ الدّين لَمْ يَكمُل إلاّ بِولايَتِهِ ، ( و لكن جَعلناهُ نوراً نهدي بهِ مَن نشآءُ مِن عبادِنا ) و لكن تَيَقَّنتَ بِأنْ جَعَلنا عليّاً (ع) نوراً نهدي بهِ مَن نَشآءُ مِن عبادِنا إليٰ ولايَتِهِ إذا كانَ هُوَ مِن عبادِنا لا مِن عِبادِ الشّيطانِ و شياطينِ الإنس ، ( و إنّكَ لَتَهدي إليٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ ) و إنّكَ يا رسول الله لَتَهدي النّاسَ و تَهدي اُمَّتَك إليٰ صراطِ عليٍّ المُستقيم و تَهديهِم إليٰ وِلايَتِهِ و بَيْعَتِه ، ( صِراطِ اللهِ الَّذي لَهُ ما في السَّماواتِ و الأرض ) فَصِراطُ عليٍّ (ع) هُوَ صِراطُ اللهِ الّذي عَيَّنهُ لِلنّاسِ لِيَسلُكوهُ و يَصِلونَ بهِ إليٰ سَعادَةِ‌ الدُّنيا و الآخِرَةِ و هو مالِكُ السّماواتِ و الأرضِ وَ وَلِيّهما ( ألا إليٰ اللهِ تَصيرُ الاُمور ) ألا فَليَعلَمِ النّاسُ جميعاً بِأنَّ الاُمور كلّها تَصيرُ عاقِبَتُها و حِسابُها و كِتابُها إليٰ مَحكَمَةِ عَدلِ اللهِ فَصَيّروا الخِلافَةَ لآِلِ الله ( صَدَقَ اللهُ العَليُّ العَظيمُ ) تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد2 ازنسخه چاپی صفحه 1052 برای هیچ انسانی از نسل آدم ممکن نیست که خداوند متعال با او سخن بگوید؛ بلکه فقط از طریق وحی با واسطه جبرییل یا از پشت پوششی مثل درخت یا پرده معراج ممکن است. یا این که خداوند، فرستاده‌ای از فرشتگان را در هیئت علی بن ابی‌طالب علیه السلام در معراج می‌فرستد تا به اذن الهی آن‌چه را برای پیامبر اکرم (ص) می‌خواهد به او وحی کند پس خداوند، بلندمرتبه و حکیم است. ای محمد! این چنین در معراج در مقامی که به اندازه دو کمان یا حتی نزدیکتر بود، امرمان را به تو وحی کردیم از طریق فرشته‌ای از روح در هیئت علی. دست راست خود را بر کتف تو قرار دادیم و با دست علی بن ابی‌طالب (ع) سیبی به تو دادیم. تو ای دوست من! پیش از این که ما با زبان علی با تو سخن بگوییم یقین نداشتی که مقصود قرآن از امر به ولایت علی چیست. نمی‌دانستی چرا ایمان، مشروط به ولایت علی شده است. سپس یقین کردی که دین فقط با ولایت او کامل می‌شود. یقین کردی که ما علی را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگان را بخواهیم با این نور به ولایت او هدایت می‌کنیم؛ البته اگر از بندگان ما باشد نه بندگان شیطان و شیاطین انسی. تو ای فرستاده خدا! مردم و امتت را به راه مستقیم علی و ولایت و بیعت با او هدایت می‌کنی. پس راه علی (ع) همان راهی است که خدا تعیین کرده تا مردم بپیمایند و به خوشبختی دنیا و آخرت برسند. او صاحب و سرپرست آسمان‌ها و زمین است. همگان آگاه باشند که سرانجام و حساب و کتاب تمام امور به دادگاه عدل الهی می‌رسد. پس خلافت را به خاندان الهی تحویل دهید.


تفسیرآیه (کودتا و دشمنی علیه امیرالمومنین علی علیه السلام) سوره تسمیة علی (زخرف) آیه۷۸ با ترجمه فارسی

( لَقَد جِئناكُم بالحَقِّ و لكنّ أكثَرکم لِلحَقِّ كارِهون )

بالتأكيد لقد جِئناكُم بالحَقِّ عليٰ لِسانِ حبيبنا مُحمّد (ص) فأمَركُم بولايةِ عليٍّ (ع) و هُوَ مَعَ الحَقّ و الحَقُّ مَعَ عليٍّ (ع) و لكنَّ أكثركُم لِولاية عليٍ (ع) كارِهون ،

( أم أبرَموا أمراً فإنّا مُبرِمون )

أم أحكَموا مُؤامِرَةً ضِدّ عليٍّ هؤلاءِ المنافقون فكَتَبوا الصَّحيفَةَ و كَتَبها إبنُ الجَرّاحِ و وَقَّعها 34 مُنافِقاً أبوسُفيانَ و معاويةَ و حِزبها أن يَحولوا دونَ خِلافتَهِ فإنّا مُبرِمونَ بَيْعةَ عليٍّ (ع) ،

( أم يَحسَبونَ أنّا لا نَسمَعُ سِرّهُم و نَجواهُم ؟ بَليٰ و رُسلنا لَدَيْهِم يكتُبون )

هل يَحسَبون المُنافِقين أنّا أي اللهُ و رسولُهُ و عليّاً (ع) والملائِكة لا نَسمَعُ سِرّهُم و نَجواهُم في التّآمُرِ ضِدَّ عليٍّ (ع) ؟ خَسِئوا بَليٰ نَسمَعُ نَحنُ و رُسُلنا الملائكة لَدَيْهِم يكتُبُونَ سِرَّهُم ،

( قُل إن كانَ لِلرَّحمٰنِ وَلَدٌ فأنا أوّلُ العابِدين )

قُل لهُم يا حبيبي : ليسَ لِلّهِ وَلَدٌ و إن كانَ يُنسَبُ لِلرّحمانِ وَلَدٌ فَهُوَ عليٌّ ابن أبيطالب (ع) وليدُ بيتِ اللهِ الكَعبَة المُقدَّسة وَحدَهُ دونَ غيرِهِ من الخَلقِ لا عيسيٰ و عُزيرٌ فأنا أوّل العابِدينَ لِلّهِ بولايةِ عليٍّ (ع) ،

( سُبحانَ رَبِّ السّماواتِ و الأرضِ رَبِّ العَرشِ عَمّا يَصِفون )

سُبحانَ الله و تَقَدّسَ ربّ السماواتِ السّبع و الأرضينِ و رَبّ العرشِ العظيم عمّا يَصِفُ المُنافِقونَ عليّاً (ع) إنّه قَد سَحَرَ مُحمّداً (ص) و أعماهُ بِحُبِّه ،

( فَذَرهُم يَخوضوا و يَلعَبوا حتّيٰ يُلاقوا يومَهُم الّذي يُوعَدون )

فَدَعهُم يا حبيبي يَخوضوا في باطِلِهم و عِنادِهِم لِعَليٍّ (ع) و يَلعَبوا بالمُلكِ و الخِلافَةِ مِن بَعدِكَ حتّيٰ يُلاقوا أجَلَهُم و يومَ عذابِهِم الّذي يُوعَدونَ بِهِ بمُخالفةِ عليٍّ (ع) ،

یقینا ما حق را برای شما به زبان حبیبمان حضرت محمد(ص) فرستادیم آن حضرت شمارابه ولایت امیرالمومنین(ع) امرکرد همان امامی که باحق است و حق بااوست اما بیشترتان از ولایت علی روی گردان هستید و یا اینکه این منافقان پیمانی علیه امیرالمومنین علیه السلام امضا کردند و صحیفه ای فراهم کردند که ابن جراح آنرا نوشت و ۳۴ نفر ابوسفیان و معاویه و
هم دستانشان آنراامضاکردند که مانع خلافت امیرالمومنین علیه السلام شوند اما ما امضا کرده ایم که همگان با او بیعت کنند. آیا گمان کرده اند که ماخداوپیامبرش و علی علیهماالسلام و ملائکهامرپنهانی ودرگوشی هایشان را نمی شنویم که علیه امیرالمومنین هم پیمان شده اند؟
بریده باد زبانشان!!
حتما ما می شنویم و فرشتگان پیام آورما، آن امرپنهانی را می نویسند.
ای حبیب ما به آنها بگو خدا فرزندی ندارد و اگر بنابود فرزندی به خداوند رحمان نسبت داده شود هرآینه میان مخلوقات فقط تنها علی ابن ابیطالب علیه السلام بود همان مولود کعبه(خانه مقدس خداوند) و نه عیسی و نه عزیر و من اولین عبادت کننده خداوند باولایت علی علیه السلام هستم.
پاک و منزه است خداوند آسمان های هفت گانه و زمین ها،خداوند عرش اعلا از اینکه منافقان درباره علی(ع) می گویند که او محمد (ص) را سحرکرده و بادوستی خود اورا کور گردانیده است (محمد اورابیش از حد دوست دارد).
ای حبیب ما آنها را رها کن تا دربطلان و دشمنیشان با علی علیه السلام به نهایت برسند و با پادشاهی و خلافت بعدازتو بازی کنند تا آنگاه که به
وعده گاه و روز عذابی که در مخالفت با علی ابن ابیطالب علیه السلام به آن وعده داده شده اند برسند.

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد۲ ازنسخه چاپی صفحه ۱۰۶۸


تفسیرآیه (هلاکت؟) سوره فجر آیه ۱ با ترجمه فارسی

(‌ وَالفَجرِ و لَيالٍ عشرٍ والشَّفعِ والوَتر )قَسَماً‌ بِفَجرِ بُزوغِ نُورِ مُحمّدٍ (ص) و قَسماً بِلَيالِي مِيلادِ عَشرٍ مِنَ الأئِمَّة المَعصومين ألحُسين و أولادِهِ التِّسعَةِ و قَسَماً‌ بالشَّفعِ بِعَليٍّ والزَّهرآءِ و بِالوَترِ ألحَسَنِ الزَّكيّ (ع)( وَالَّليْلِ إذا يَسر )و قَسَماً بِلَيْلِ مَغيبِ المَهديّ حينَما يَسري و يَنتَهي بِظُهورِهِ فَيَقومُ لِلثَّأرِ لِدِماءِ آلِ مُحمّدٍ (ص) و شيعَتِهِم مِن أعدائِهِم ،( هَل في ذلِكَ قَسَمٌ لِذي حِجر ؟ )فَنَسألُ تَقريراً هَل في ذلِكَ القَسَم بِمُحمّدٍ وَ أهل بَيْتِهِ المَعصومينَ (ع) الأربَعَةَ عَشَر قَسَمٌ كافٍ لذِي عَقلٍ وَ فَهمٍ وَ شُعورٍ يُدرِكُ عَظَمَتِهم ،(‌ ألَم تَرَ كيفَ فَعَلَ ربُّكَ بِعادٍ إرَمَ ذاتِ العِمادِ الّتي لَم يُخلَق مِثلُها في البِلاد )و نُقَرِّرُ ألَم تَرَ كيفَ فَعَلَ رَبُّكَ يا مُحمّد بِقَومِ عادٍ‌ الكُفّار و مَدينَةَ إرَمٍ ذاتِ الأعمِدَةِ و الأبنِيَةِ الشّاهِقَةِ الّتي لَم يُصنَع مِثلُها في البُلدان ، فَدَمَّرها عليهِم ،( وَ ثَمودَ الّذين جابُوا الصَّخرَ بالوادِ )و ما فَعَلَ رَبُّكَ بِقَومِ ثَمودٍ الكُفّارِ الّذين نَقَلوا الصُّخورَ بالوادي بُيوتاً حَصينَةً لَهُم لكِنّها لَم تَحفَظهُم مِنَ الهَلاك ،(‌ و فِرعَوْنَ ذي الأوْتادِ الّذين طَغَوْا في البِلادِ فَأكثَروا فيها الفَساد )وَ ما فَعَلَ ربّكَ بِفِرعَوْنَ مِصرَ صاحِبَ الأوْتادِ الأربَعَةِ الّتي كانَ يَتِدُ بِها النّاسَ و يَصلُبُهُم بِها هُوَ و رَبعُهُ الّذين طَغَوْا في البِلادِ المِصريَّةَ فَأكثَروا فيها الفَسادَ والظُّلم ،( ‌فَصَبَّ عليهِم رَبُّكَ سَوْطَ عذاب إنَّ‌ رَبَّكَ‌ لَبِالمِرصاد )فَصَبَّ عليهِم ربُّك يا مُحمّد سَيْلَ العَذابِ و أوجَعَهُم بهِ كالسَّوْطِ المُؤلِم إنَّ رَبّكَ يا حبيبي بالتّأكيدِ لَبِالمِرصادِ لِلظّالِمينَ‌ و الجائِرين ،تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد۲ ازنسخه چاپی صفحه ۱۶۷۸سوگند به فجر و طلوع نور محمدو سوگند به شبهای میلاد ده امام از امامان معصوم (حسین و نه فرزندش) . سوگند به شفع (زوج)علی و زهرا و سوگند به وتر (فرد) امام حسن مجتبی ، سوگند به شب غیبت حضرت مهدی ،به خصوص ساعات منتهی به ظهورکه برای گرفتن انتقام خون ریخته شده آل محمد علیهم السلام و شیعیان از دشمنانشان قیام می کند . برای تأکید دو باره می پرسیم در این سوگند به محمد و اهل بیت معصومش (چهارده معصوم علیهم السلام) سوگند کافی برای صاحبان عقل و فهم و شعور هست که عظمت آنان را درک کنند؟مجددا تاکید می‌کنیم: ای رسول محبوب ما، آیا ندیدی پروردگارت با قوم کافر عاد چه کرد ؟ و شهر ارم را که دارای ستون ها و ساختمان بلندی بود که در جهان نظیر نداشت بر سرشان خراب کرد؟و آیا ندیدی پروردگارت با قوم کافر ثمود چه کرد ؟ مردمانی که سنگ های بزرگ را از دره ها به عنوان خانه امن برای خود قرار می دادند اما آن خانه ها آنان را از هلاک شدن حفظشان نکرد .آیا ندیدی پروردگارت با فرعون مصر چه کرد ؟ فرعونی که با چهار میخ مردم را میخکوب می کرد و آنان را به صلیب می کشید و به همراه اطرافیان و گروهش در سرزمین مصر طغیان کرد و ظلم و فساد را به نهایت رساند .پس ای محمد ! خدای تو سیل عذاب را بر آنان نازل کرد و همانند تازیانه زجر آور وجودشان را به درد آورد .ای حبیب ما ! یقیناً خدای تو در کمین ظالمان و ستمگران است


تفسیرآیه ( امام حسین وقرآن خواندن بر نیزه) سوره کهف آیه ۶تا۹ باترجمه فارسی

( فلعلَّکَ باخِعٌ نَفسَکَ علیٰ آثارِهِم إن لم يُؤمنوا بهذا الحديثِ أسَفا ؟ )

فلعلَّکَ يا حبيبی يا محمّد (ص) مُهلِکٌ نَفسَکَ غَمّاً و حُزناً علیٰ آثارِ نفاقِهم الّذی أظهَروهُ و عداءِهِم لِعَلیٍّ و الزَّهراءِ (ع) بِأن لَم يُومِنوا بهذا القرآن حَسرَةً و حُزناً و أسیٰ ” ؟ فَلا داعِیَ لذلِکَ ،

( إنّا جَعلنا ما علیٰ الأرضِ زينةً لها لِنَبلوَهُم أيُّهُم أحسَنُ عَمَلاً و إنّا لَجاعِلونَ ما عليها صَعيداً جُرُزاً )

فلا تأسَف يا حبيبی و لا تَغتَمَّ و لا تَحزَن إذ إنّا جَعلنا ما علیٰ الأرضِ مِن أهل بَيْتِک المعَصومين زينَةً للأرضِ لِنَختَبِرهُم أيُّهم أحَسنُ عَمَلاً أهلُ البَيْتِ أو غيرِهِم؟ و إنّا لَجاعِلونُ ما علیٰ الأرضِ إن لَم يُوالوهُم بَطحاءَ قاحِلَه،

( أم حَسِبتَ أنَّ أصحابَ الکهفِ و الرَّقيمِ کانوا مِن آياتِنا عَجَباً؟ )

نَستَفهِمُ تَقريراً هَل حَسِبتَ يا محمّد إنَّ قِصَّة أصحابِ الکَهفِ بِوادي رَقيمِ فِلسطين کانوا من آياتِنا و مَعاجِزنا لِأهل بَيْتِکَ أعجَب ؟؟کتَکلُّمِ رأسِ الحُسَين (ع) علیٰ القَناةِ کلّا بَل هذا أعْجَبْ ،

تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد ۲ ازنسخه چاپی صفحه ۱۶۳۰

ای محبوب ما!
ای محمد گویا میخواهی با حزن واندوهی که از نشانه های نفاقی که آشکار کرده اند و دشمنی شان با علی و زهرا(ع) واینکه به قران ایمان نیاوردند برتو وارد شده گویا میخواهی از سر غم و حسرت و تاسف خود را به کشتن دهی؟
نیاز به این کار نیست
ای محبوب ما اینقدر تاسف نخور و غم به دل راه مده و محزون مباش که ما اهل بیت و خاندان پاک تورا زینت روی زمین قرار دادیم تا اهل جهان را بیازماییم که کدامشان نیک رفتار هستند، اهل بیت ، یا دیگران! و اگر مردمان، آنان را دوست نگیرند و پیروی نکنند، تمام سطح زمین را بیابان خشک لم یزرع قرار میدهیم .
از باب استفهام انکاری می پرسیم ای محمد آیا گمان میکنی ماجرای اصحاب کهف و رقیم در منطقه ی فلسطین از آیات و معجزات ما نسبت به اهل بیت تو عجیب تر بود؟ مثلا سخن گفتن سر امام حسین(ع) بر سر نیزه؛ هرگز! بلکه سخن گفتن سر حسین (ع) عجیب تر است.


تفسیر آیه (وقت ظهور امام زمان ع) سوره جن آیه ۲۳ باترجمه فارسی

﴿ومن يعصِ الله ورسوله فإنَّ له نارُ جهنّم خالدين فيها أبداً﴾ وقُل لهم إنَّ مَن يعصِ أمر الله ورسوله بالتمسّك بالقرآن والعِترة والموالاة لأهل البيت فسيخلدُ في النار إلى الأبد ، ﴿حتّى إذا رأوا ما يُوعدون﴾ يا رسول الله سيَلقَوْنَ ما وَعَدْنا هؤلاء المُنافقين والكُفّار والمشركين والظّالمين لحقِّ آل محمدٍ بالإِنتقام الشديد على يد القائم المهديّ من آل محمّد ( عليهم السلام ) ، ﴿فسيعلمونَ من أضعفُ ناصراً﴾ فعند قيام المهديّ ( عليه السلام) وظهوره تجتمع له عصائب أهل العراق وأبدالُ الشام وكنوز الطّالقان ومئات الألوف من الأنصار فعندئذٍ يعلمون أنهّم لا أنصار لهم : ﴿وأقلُّ عدداً﴾ وحينئذٍ يعرفُ المخالفون والمنافقون والنَّواصب هل إنَّ الشيعة أقلُّ عدداً أم أنَّ أعداء أهل البيت أقلُّ أتباعاً ؟.﴿قُل إن أدري أقريبٌ ما تُوعدون﴾ قل لهم يا رسول الله أنا أعلم وأدري وأعرف وقت ظهور ولدي المهديّ ولكنّي لم أُؤمر بإخباركم بموعده فلا تعلمون هل هو قريبٌ أم لا، ﴿أم يجعل له ربي أمداً﴾ ولستم تعلمون هل إنَّ الله حدَّد وقت ظهور المهديّ ويوم الإِنتقام والثأر وعيّن زمانه لنبيّه أم لا ، ﴿عالم الغيب فلا يظهر على غيبهِ أحداً﴾ فالله جلَّ جلاله هو عالِمٌ بانتهاءِ مُـدَّة غيبَةِ المهديّ ( عليه السلام ) يوم ظهوره ولا يُطلِعُ أحداً من الناس العوام عليه ، ﴿إلاّ مَنِ ارتضى من رسولٍ﴾ فلا يطلِع أحداً على مُدّةِ غيبة المهديّ ( عليه السلام ) سوي من ارتضي أن يُطلِعَهُ من الأنبياء كرسول الله ( صلّي الله عليه و آله و سلّم ) وعيسی والخضر ( عليه السلام ) ، ﴿فإنّه يسلُكُ من بين يديه ومن خلفه رصدا﴾ فبالتأكيد إنَّ الله سيحفظ آخر الأوصياء والأئمة وبقيَّة الله في الأرض المهديّ ( عليه السلام ) من بَين يديه ومن خلفه بملائكته المقرّبين ويستره عن أعيُن الناس ، ﴿ليعلم أن قد أبلغوا رسالات ربهّم﴾ فيحفظه ثمَّ يظهره ومعه الخضر وعيسى ( عليها السلام ) ، فيدعون الناس إلى بيعته فيظهر الله علمه بأن الخضر وعيسى ( عليهما السلام ) ، والمهديّ ( عليه السلام ) يؤدّون ما كُلِّفوا به من قبل الله ، ﴿وأحاط بما لَدَيهم﴾ والله سبحانه محيطٌ ومُطَّلِعٌ بما يدّخِرون من النُّصرةِ للمهديّ ( عليه السلام ) ولدينه وما يكنّونه من الحبّ والولاء لمحمد و آله ، ﴿وأحصی کلّ شیءٍ عدداً﴾ والله سبحانه وتعالى هو الذي يحصي ويعلمُ عدد سنين عُمرِ الخضر وعُمر عيسى (عليهما السلام ) وعمرِ المهديّ ( عليه السلام) وطولِ غيبته وتاريخ ظهوره . ( صدق الله العليُّ العظيم )تفسیر اهل البیت علیهم السلام جلداول ازنسخه چاپی صفحه ۱۳۴و به آنان بگو هرکس با دستور خدا و رسولش در تمسک به قرآن و عترت و دوستی اهل بیت مخالفت کند برای همیشه در آتش خواهد ماند.ای رسول خدا به زودی انتقام شدید ما را که به این منافقان و کافران و مشرکان و ستمگرانِ به حقوق خاندان پیامبر وعده کرده ایم، با دستان قدرتمند حضرت مهدی از آل محمد (علیهم السلام) خواهند دید.در هنگام ظهور و قیام مهدی، گروه‌هایی ویژه از اهل عراق،  یلان شام،  گنج های پنهان طالقان و صدها هزار یاران حضرت،  در اطراف آن حضرت جمع می‌شوند،  در آن هنگام [دشمنان] می‌یابند که خود آنان هستند که یاوری ندارند.  در این هنگام مخالفان و منافقان و نواصب می‌فهمند که  آیا تعداد شیعیان کمتر است یا دشمنان  شیعه یاران کمتری دارند؟ ای رسول خدا به آنان بگو: من به هنگام و زمان ظهور فرزندم مهدیآگاه‌تر و دانا‌تر هستم ولی چکنم که مامور اعلام  زمان آن نیستم و شما نمی‌دانید که این ظهور  نزدیک است یا دور؟  و نمی‌توانید بدانید که آیا خداوند زمان ظهور مهدی و روز انتقام و قیام او را برای پیامبرش معلوم کرده است یا نه؟  بله خداوند عظیم آگاه و عالم است به روز ظهور و پایان مدت غیبت حضرت مهدی و هیچ یک از مردم عادی  را بر آن آگاه نکرده است.و هیچ کس را بر مدت غیبت حضرت مهدی (ع) آگاه نکرده‌است جز آنان که راضی شده آنان را مطلع سازد؛ پیامبرانی مانند پیغمبر اسلام و  حضرات موسی و خضر(علیهم السلام).  یقینا خداوند آخرین فرد اوصیا و ائمه،  یعنی بقیه الله در زمین،  حضرت مهدی را،  از پیش‌رو و پشت سر توسط ملائکه مقرب حفظ می‌کند و از دیدگان مردم مخفی می دارد.او را حفظ می‌کند و ظاهر می‌کند در حالی که خضر و عیسی( علیهما السلام) با او هستند و مردم را به بیعت با او دعوت می‌کنند.در این هنگام خداوند علمش را این گونه ظاهر می‌کند که خضر و عیسی و مهدی (علیهم السلام)  آنچه را از طرف خدا ماموریت دارند به انجام می‌رسانند. خداوند سبحان احاطه دارد و خبر دارد از آنچه در یاری حضرت مهدی و دین خدا و دوستی  و محبت محمد و آل محمد در سینه ذخیره کرده و اندوخته‌اند.


تفسیر آیه (عذاب قوم لوط) سوره حجر آیه ۶۵ باترجمه فارسی

﴿فأَسْرِ بأهلك بقطعٍ من الليل واتّبع أدبارهم﴾ فسافر ليلاً واحمِل أهلَك وأخرِجهم من القرية واخرُج من ورائهم وامشِ خلفهم تسوقهم أمامك ، ﴿ولا يلتفت منكم أحدٌ وامضوا حيث تؤمَرون﴾ ولا يرجع أحدٌ منكم إلى القرية ليأخذ شيئاً فلا تتوقّفوا عن السّير بل امضوا الى الشام حيث أمركم الله ، ﴿وقضينا إليه ذلك الأمر أنّ دابرَ هؤلاء مقطوعٌ مصبحين﴾ وأوحينا إليه أنّ المُهمّة التي أرسلنا الملائكة لأجلها هو هلاك قومهِ المجرمين سيكون في الصّباح غداً، ﴿وجاء أهل المدينة يستبشرون﴾ ولمّا علم قوم لوطٍ بوجود ضيوفٍ في دار لوطٍ وهُم شبابٌ مُردٌ جاؤوا مُسرعين يتباشرون بينهم بأنّهم سيقضون منهم وَطَرَهم ، ﴿قال إنّ هؤلاء ضيفي فلا تفضحون﴾ فوقف لوطٌ بوجهِهِم يمنعهم من الدّخول إلى الدّار والتَّعدّي علي ضيوفه وقال لهم لا تفضحوني أمام الغُرباء فإنهّم ضيوفي ، ﴿واتّقوا الله ولا تحزون﴾ وخافوا من عذاب الله وعقابه وانتقامه وارجعوا ولا تُجرموا بحقِّ ضيوفي فإنّهم في حمايتي فلا تُخزونِ بالإعتداء عليهم ، ﴿قالوا أوَلمَ نَنهك عن العالمين﴾ قالوا له يا لوط ألمَ نَقُل لك لا تستضِف أحداً من الغُرباء والمسافرين وإلاّ فسنقضي وطرنا منهم ، ﴿قال هؤلاء بناتي إن كنتم فاعلين﴾ فقال لهم إن كنتم ولا بُدَّ فهؤلاء بناتي أزوّجُهُنّ إيّاكم ﴿لَعَمرُك إنهّم في سكرتهم يعمهون﴾ فوحقّ حياتِك الغالية وعُمرُك الشّريف إنّ قوم لوطٍ تَرَدّدوا في سكرتهم وغيّهم وأصرّوا على الحرام والعصيان ، ﴿فأخَذَتهم الصّيحة مشرقين ﴾ فصاح فيهم جبرائيل صيحةً عاليةً مُدويةً مُهلكة مع إشراقة الشمس من الصّباح فأخذت أرواحهم وأعمارهم ، ﴿فجعلنا عالِيَها سافلها﴾ فبعد ذلك عذَّبهم الله بتدمير قريتهم فوضع جبرائيل أحد جناحيه تحت القرية والاُخرى فوقَها فرفعها ثمَّ قلَّبها على وجهها ، ﴿وأمطرنا عليهم حجارةً من سجّيل﴾ وإضافةً على ذلك كلِّه أخذت الملائكة جميعاً ترميهم بالحجارة المُسجَّل عليها إسم من يضربونه بها وهي من أحجار الجحيم .تفسیراهل البیت علیهم السلام جلداول ازنسخه چاپی صفحه ۲۶۳[به حضرت لوط امر شد:] شبانه سفر کن به همراه خاندانت و آنان را از شهر خارج کن و خودت بعد از آنان خارج شو و آنان پیشاپیش تو و تو از پشت سر، آنان را هدایت کن.و مبادا هیچ یک از شما به دیارتان برگردد تا وسیله‌ای بردارد و از رفتن باز‌نایستید و آن گونه که خدا امر کرده به شام بروید.و به حضرت لوط وحی کردیم امر مهمی که ملائکه را به جهت انجام آن، فرستاده‌ایم هلاکت قوم گنه‌کار اوست ‌و این امر همین فردا صبح به انجام می‌رسد.وقتی قوم لوط فهمیدند چند جوان زیبا رو مهمان حضرت لوط شده‌اند به سرعت آمدند و به همدیگر بشارت می‌دادند که به زودی کام دل از آنان برخواهند گرفت.لوط در مقابل آنان ایستاد و مانع ورود آنان به خانه و دست‌درازی به مهمانانش شد و گفت: پیش غریبه‌ها آبروریزی نکنید،آخر آنان میهمانان من هستند. و از عذاب و کیفر و انتقام خداوند بترسید ، برگردید و از جنایت در حق میهمانانم منصرف شوید، چرا که اینان در حمایت من هستند و با ظلم به آنان، مرا خوار نکنید. [ گفتند:] مگر ما به تو هشدار نداده بودیم که حق میهمان آوردن از غریبه ها و مسافرین را نداری و اگر آوردی کام دل از آنان برخواهیم گرفت؟!حضرت لوط به آنها گفت: اگر شما اصرار دارید و باید کاری انجام دهید، این‌ها دخترانم هستند، آن‌ها را به عقد شما درمی‌آورم.[ ای محمد ]به زندگی و عمر شریف و گرامی‌ات سوگند! قوم لوط در مستی و گمراهی خود غوطه ور بودند و بر انجام حرام و معصیت اصرار داشتند.بامدادان در هنگام طلوع خورشید، جبرئیل فریاد بلند نابود کننده و درهم پیچنده‌ای کشید که جان و روحشان را گرفت. بعد از آن خداوند با زیر و رو کردن شهرشان آنان را عذاب کرد. [ برای این کار] جبرئیل یک بالش را در زیر قریه و بال دیگرش را بر بالای آن قرار داد و قریه را بالا برد و پشت و رو کرد و به زمین زد. علاوه بر تمام این کارها، همه ملائکه شروع کردند با سنگ‌هایی جهنمی که نام افراد مورد اصابت، بر آن‌ها نوشته شده‌بود، آنان را سنگ‌باران کردند


تفسیرآیه(علم الکتاب) سوره سلیمان (نمل) آیه۳۸ باترجمه فارسی

﴿قال : يا أيّها الملأ أيُّكم يأتيني بعرشِها قبل أن يأتوني مُسلمين﴾ فلمّا رجع الرّسولُ قال سليمانُ لجلسائه ووزرائه أيّها القوم من منكم يأتيني بعرشِ بلقيس جالسةً عليه قبل أن يأتوني هي وقومها مستسلمين ؟ ﴿قال عفريتٌ من الجنّ أنا آتيك به قبل أن تقوم من مقامك وإني عليه لقويٌّ أمين﴾ فأجابه الماردُ الجنيّ قائلاً أنا آتيك بها وعرشها قبل أن تقوم للصلاة من مقامك وإنّي قادرٌ على ذلك وقويٌّ وأمينٌ لا أخونها ، ﴿قال الذي عنده عِلمٌ من الكتاب أنا آتيك به قبل أن يرتدَّ إليك طرفُك﴾ وقال وصيُّةُ آصفُ بن برخيا الذي كان عندُه علمٌ من الكتاب ولم يكن عنده علم الكتاب كُلِّه كعليّ بن أبي طالب ( عليه السلام ) : أنا آتيكَ بالعرش قبل أن تَرمُشَ أهدابَكَ بقُوّة الولاية !!! ﴿فلمَّا رآهُ مُستقِرّاً عندَهُ قال هذا من فضل ربِّ ليبلُوَنی ءأشكُرُ أم أکفر﴾ فلمّا رأی سليمان عرش بلقيس مُستَقِرّاً لديهِ أحضرَهُ وصيُّةُ آصفٌ قال : هذا الإِعجاز بالولاية من فضلِ ربِّي عَلَيَّ وعلى آصِف ليختبِرَني هل أشكُرُ نِعمَة الولاية أم أُقَصِّر ؟ ﴿ومَن شکَرَ فإنّما يشكُرُ لنفسه ومن کفر فإن ربّی غنیٌّ کريم﴾ وبديهیٌّ قطعيٌّ أنّه من شکر نعمة الولاية العظمی وعرف قدرها فتمسّک بها فإنمّا يکون ثوابُ شُکرِهِ لنفسه ومن کفرَ بالولاية فإنّ الله غنیٌّ عنهُ کريمٌ علی غيره .﴿قالَ نَكِّروا لها عرشَها ننظُر أتهتدي أم تكون من الذين لا يهتدون﴾ قال سليمان لخُدّامه من الجنّ غيِّروا شکل عرشها إلي حالٍ تُنکِرُهُ کی نَری هل هي عاقلةٌ فاهمةٌ تهتدي إلى معرفته أم بلهاء لا تهتدي لمعرفته ؟ ﴿فلمّا جاءت قيل أهكذا عرشك ؟ قالت كأنّه هو﴾ فلما جاءت الى مجلس سليمان لترقى عرشها قال لها بعض الوزراء : أمثل هذا العرش کان عرشُكِ قالت : کأنّهُ هو عرشی جئتم به ، ﴿واُوتينا العلم من قبلها وكُنّا مسلمين ، وصدّها ما كانت تعبُدُ من دون الله انها كانت من قومٍ كافرين﴾ فكان السؤال منها اختباراً لها فقد اُوتينا العلم بحال عرشها من قبلها وكناّ مسلمين نؤمن بالولاية وقد منعها من عبادة الله عبادة الشمس إنهّا كانت من عُباّد الشمس الكافرين .تفسیراهل الیت علیهم السلام جلداول ازنسخه چاپی صفحه ۴۸۰چون پیک سلیمان [از سرزمین سبأ] برگشت ،  سلیمان رو کرد به وزیران و ندیمان خودش و گفت: عزیزان من، کدامیک از شما می‌تواند تخت مخصوص  بلقیس، پادشاه سبأ را   قبل از اینکه او و قومش بیایند و تسلیم شوند، برایم بیاورد؟جنی بلندبالا و سرکش و در نهایت بدی جوابش را این گونه داد: من  قبل از اینکه برای نماز از جایت بلند شوی، بلقیس و تختش را با هم برایت می‌آورم. به درستی که من بر این کار قدرت دارم و امین هستم و در آن خیانت نمی‌کنم.آصف بن برخیا، وصی جناب سلیمان، کسی که بعضی از علم کتاب نزد او بود – و همه علم ” کتاب ” در نزد او نبود، آن گونه که علی بن ابی طالب( علیه السلام ) همه علم ” کتاب ” را  دارا بود – گفت: من قبل از اینکه دست بر چشم بگذاری، آن را به نیروی ولایت برایت می‌آورم!!!پس چون سلیمان تخت بلقیس را که وصی‌اش آصف حاضر آورده‌بود، درنزد خود دید، گفت: این اعجاز ولایت‌نشان، تفضل پروردگارم بر من و آصف است، تا مرا بیازماید؛ آیا شکرگزار نعمت ولایت هستم یا كوتاهی می‌کنم ؟ امری یقینی و آشکار است که هر کس با نعمت ولایت برتر الهی، شاكرانه برخورد کند و قدر و منزلتش را بشناسد و به آن تمسک جوید، ثواب و پاداش آن شکر به خود او برمی‌گردد، و کسی كه به ولایت کفر  بورزد پس به راستی كه خداوند بی نیاز از اوست و به هرکه خواهد عنایت کند.سلیمان به بعضی از خدمتگزارانش که از جنیان بود،  گفت: تخت بلقیس را به گونه‌ای تغییر دهید که برای او ناآشنا باشد، تا ببینیم آیا عاقل و فهمیده است و می‌تواند آن را بشناسد، یا ابله است و نتواند که تخت را بشناسد.چون بلقیس به مجلس سلیمان وارد شد  و خواست بر جایگاهش بنشیند، یکی از وزیران از بلقیس پرسید: آیا تخت تو ( در عظمت ) به این تخت می‌رسید و شبیه بود؟ گفت: گویا این تخت من است که شما آورده‌اید. اینکه از بلقیس پرسیدیم،به جهت آزمودن او بود و گرنه ما از قبل ماجرای تخت او را می‌دانستیم و مسلمان بودیم و به ولایت ایمان داشتیم. و بندگی خورشید او را از بندگی خدا باز داشت، همانا او از زمره خورشید‌پرستان کافر بود.


تفسیرآیه (ولایت سلیمان ع) سوره سلیمان (نمل) آیه ۱۶ باترجمه فارسی

﴿وَوَرِثَ سُليمانُ داوودَ﴾ وبالتأكيد إنّ الأنبياء يورِّثون وورِث سليمانُ من أبيه داوود المُلكَ والحكم والخلافة والنبوّة وما آتاهُ اللهُ وهكذا سيرث عليٌّ ( عليه السلام ) منك ، ﴿وقال : يا أيّها النّاسُ عُلِّمنا مَنطِقَ الطَّير واُوتينا من كلِّ شىءٍ إنّ هذا لهو الفضلُ المبين﴾ فيا حبيبي إنّك أفضلُ من داوود وسليمان فعلَّمَك اللهُ ما كانا يعلمان وأكثر وسيرثُ عليٌّ ( عليه السلام ) منك ذلك وقال سليمانُ لأهل مجلِسِهِ إنَّ اللهَ علَّمنا أنا وآصفٌ منطِقَ الطَّيرِ وآتانا الولاية التّامة والولاية فضلٌ مبين .
﴿و حُشِرَ لسُليمان جنودهُ من الجنّ والإِنس والطّير فهم يوزعون﴾ وبالولاية التكوينيّة والتشريعيّة جُمِعَ لسليمان جيشاً من الجنِّ والناس والطّيور يُساقون ويُدفعون للسير في الصحراء والهواء ، ﴿حتىّ إذا أتوا على وادِ النَّمل قالت نملةٌ يا أيّها النَّملُ ادخلوا مساكنكم﴾ وبَينما سليمان وجنوده يسيرون في الصحراء حتّى وصلوا الى وادي النّمل سمع ملكة النَّمل تقول للنّمل ادخلوا في ثقوب الأرض التي تسكنونها واختفوا ، ﴿لا يحطمنّكم سليمان وجنودُهُ وهُم لا يشعرون﴾ : إنّي أرى سليمان وجيشه مقبلين نحوكم فإذا بقيتم على وجه الأرض فسيسحقونكم تحت أرجلهم لأنهّم لا يشعرون بكم ، ﴿فتبسّم ضاحِكاً من قولها وقال ربِّ أوزعني أن أشكُرَ نعمتك﴾ فلمّا سمع سليمان كلام النملة تبسَّم ضاحكاً من قولها بأنّ سليمان لا يشعر وهو وليُّ الله عليها وعلى النَّمل يعرفُ منطقها فشكر الله على ذلك وقال ربِّ وفِّقني لأن أشكُر النِّعمةَ ، ﴿الّتي أنعمتَ عليَّ وعلى والِديَّ وأن أعملَ صالحاً ترضاه﴾ أشكُرُ نعمة الولاية والمُلك التي أنعمت بها عليَّ وعلى داودَ ووفِّقني لأن أعملَ بالعدل التّامِّ عملاً صالحاً ترضاهُ ولا أتَّبع الهوى ، ﴿وأدخِلني برحمتك في عبادك الصالحين﴾ ودعا أيضاً ربَّهُ قائلاً ربِّ أدخِلني برحمتك في زُمرَةِ محمدٍ وآل محمدٍ ( عليهم السلام ) الطيّبين الأطهار وعبادك الصالحين الأخيار وبذلك تتمُّ نعمتك عليَّ .

تفسیر اهل البیت علیهم السلام جلد اول از نسخه چاپی صفحه ۴۷۷

بدون تردید انبیا هم ارث می‌گذارند و سلیمان از پدرش داوود، پادشاهی، قضاوت، خلافت، نبوت و هرچه را خداوند به داوود عطا کرده بود به ارث برد. و همچنین است علی علیه السلام که این گونه از تو ارث می‌برد.
ای محبوب من، حقیقتا تو از داوود و سلیمان برتری! خداوند به تو بیشتر از آنچه داوود و سلیمان می‌دانستند آموخت و روش علی علیه السلام هم نسبت به تو چنین است. سلیمان به همنشینان خود می‌گوید: خداوند به من و آصف زبان پرندگان را آموخت و ولایت تامه به ما عطا کرد و این ولایت، لطفی آشکار است.
با ولایت تکوینی و تشریعی، لشکر عظیمی از جن و انس و پرندگان برای سلیمان فراهم شد که در زمین و هوا همیشه همراه بودند و به فرمان او حرکت می‌کردند.
در یکی از سفرها که حضرت سلیمان و لشکریانش از صحرایی می‌گذشتند به سرزمین مورچه ها رسیدند. حضرت سلیمان شنید ملکه مورچه‌ها به مورچه‌ها گفت: به لانه هایتان در زیر زمین بروید و مخفی شوید. می‌بینم سلیمان و لشکریانش به سمت شما می‌آیند، اگر روی زمین بمانید شما را زیر پا له می‌کنند، چون متوجه شما نمی‌شوند.
سلیمان کلام مورچه را که شنید از سخن او لبخندی زد و خندید؛ یعنی سلیمان ولی خدا، که بر او و مورچه‌ها ولایت دارد، نمی‌داند، در حالی که زبان مورچه ها را می‌داند. پس شکر خدای را بر این نعمت به جای آورد و گفت: پروردگارا! مرا به شکر نعمت‌هایت موفق بدار.
تا شکر کنم بر نعمت ولایت و پادشاهی که به من و داود تفضل کردی. مرا موفق بدار با عدالتی کامل، عمل صالح به جای آرم، عملی که تو آن را بپسندی و من در انجام آن، پیروی هوا و هوس ننمایم.
و این گونه از خداوند درخواست کرد: پروردگارا مرا به رحمت خودت در زمره محمد و آل محمد علیهم السلام که بندگان پاک و پاکیزه و عباد صالح و شایسته تو هستند، قرار بده! با این کار نعمتت را بر من تمام می‌نمایی.


تفسیرآیه(بهشت وعده صادق خدا ؟؟؟!!!)سوره واقعه آیه ۱۰ باترجمه فارسی

﴿والسابقون السابقون أُولئك المُقرَّبون في جنّات النّعيم ثُلَّةٌ من الأوّلين وقليلٌ من الآخرين﴾ والسابقون إلى الإِسلام هم الصِّنف الثّالث وهُم من الرجال عليٌّ ( عليه السلام ) ومن النساء خديجة ومن تلاهما فهم المقرَّبون عند الله في جنّات النعيم في مقعدٍ صدقٍ عند مليك مقتدر وثُلّةٌ من الأوّلين وهم الأنبياء وأوصياؤهم والآخرين همُ الأئمّة الإِثنا عشر ( صلّى الله عليه وآله وسلّم ) ﴿على سُرُرٍ موضونةٍ متّكئين عليها مُتقابلين يطوف عليهم ولدانٌ مخلَّدون بأكوابٍ وأباريق﴾ فهؤلاء السابقون يجلسون على سُرُر منضومةٍ بالجواهر واليواقيت وهي من الذَّهب والفضَّة ونسجها من الإِستبرق يتقابلون عليها مُستلقين يخدمونهم الولدانُ ويسقونهم الخَمر واللَّبن والعسل بأكواب فضّةٍ وقوارير ، ﴿وكأسٍ من معين لا يصدَّعون عنها ولا ينزِفونَ وفاكهةٍ ممّا يتخيَّرون ولحم طيرٍ ممّا يشتهون﴾ وبأيدهم الكأس من معين الكوثر السّلسبيل يسقونهم منها بين حين وحين لا توجب لهم صداعاً ولا سُكراً وبأيديهم أطباقُ الفواكه التي يختارونها ولحوم الطَّير الّتي يشتهونها ، ﴿وحورٌ عينٌ كأمثال اللؤلؤ المكنون جزاءً بما كانوا يعملون لا يسمعون فيها لغواً ولا تأثيماً﴾ ويطوف عليهم نساءٌ حوريات وهُنَّ شديدات سواد العين وبياضها وواسعات العيون وهُنَّ متساويات القوائم كأمثال اللُّؤلؤ المصون المنضود جزاءً لهم بطاعتهم وتقواهُم لا يسمعون فحشاً ولا لوماً ، ﴿إلاّ قليلاً سلاماً سلاماً﴾ فلايسمعون هؤلاء السابقون عليٌّ ( عليه السلام ) وربعه خديجةٌ وربعها الذين سبقوا الى الإِسلام والصلاة إلاّ سلاماً من الملائكة والحور والولدان وأهل الجنان .
﴿وأصحاب اليمين ما أصحابُ اليمين في سدرٍ مخضودٍ وطلحٍ. منضودٍ وظلٍّ ممدودٍ وماءٍ مسكوبٍ﴾ وأما أصحابُ اليمين وهم شيعة محمدٍ ( صلّى الله عليه وآله وسلّم ) وآله ( عليهم السلام ) ومحبّيهم ما أعظم شأنهم فهم بين أشجار النَّبق السدر المتفرّع الأغصان وبين أشجار الموز الكثير الثَّمر وظلالٍ. دائمةٍ ومياهٍ جاريةٍ ونابعةٍ ، ﴿وفاكهةٍ كثيرةٍ لا مقطوعةٍ ولا ممنوعةٍ وفُرُشٍ مرفوعةٍ إنّا أنشأناهُنَّ إنشاءً﴾ وهؤلاء مُنَعَّمون بفواكه كثيرة في أشجارها دائمة في كل الفصول ولا تنقطع أبداً وهي في متناول أيديهم وليست ممنوعة عليهم ولهم نساءٌ مستلقياتٌ علي فُرُش الحرير والديباج خلقهُنَّ الله لهم هكذا ، ﴿فجعلنا هُنَّ أبكاراً عُرُباً أتراباً لأصحاب اليمين ثُلَّةٌ من الأوّلين وثُلَّةٌ من الآخرين﴾ فالله جعلهُنَّ مختوماتٍ بالبكارة وكلّ واحدة منهنَّ عروبٌ تحنُّ إلى زوجها وعشيقها وكلّهنّ في تربٍ واحدٍ متساويات الأعمار وهُنَّ لأصحاب اليمين وشيعة أمير المؤمنين ومحبّيه من الاُمم السالفة وهذه الأمّة.

سبقت گیرندگان به اسلام گروه سوم هستند؛از مردان علی علیه السلام و از زنان خدیجه کبری و همچنین کسانی که بعد از آن دو به اسلام گرویده‌اند.و آنان مقربان درگاه خداوند در بهشت‌های پرنعمت در جایگاه راستی و درستی نزد پادشاه قدرتمند هستند. گروهی از پیشینیان، که انبیاء گذشته و جانشینان آنان باشند، و شمار اندکی از ” آخرین” که امامان دوازده‌گانه باشند( سلام الله علیهم اجمعین ).
آن سبقت‌گیرندگان بر تخت هایی از طلا و نقره که با جواهرات و یاقوت‌ها تزئین شده و پارچه آنها از استبرق و حریر است، رو به روی یکدیگر در حال استراحت هستند و نوجوانانی زیبارو به آنان خدمت می‌کنند و در جام‌هایی نقره‌ای و شیشه‌ای، شراب و شیر و عسل به آنان می‌نوشانند.
جام‌هایی از آب کوثر (سلسبیل) در دست دارند و لحظه به لحظه سیرابشان می‌کنند بدون عارضه‌ای از سردرد یا مستی و بی‌حالی. و همچنین طبق‌های میوه بر دست دارند که هر آنچه که خواهند انتخاب کنند و نیز گوشت‌ هر پرنده‌ای که هوس کنند.

زنانی بهشتی در اطراف آنان می‌چرخند؛ زنانی با چشمانی درشت ( سفیدی و سیاهی چشمشان در حد کمال است ) و قامت معتدل مانند دُر شاهوار تراشیده که پاداش طاعت و تقوای آنان است، و هیچ ناسزا و سرزنشی نمی‌شنوند.
این سابقین در اسلام و نماز، یعنی امام علی علیه السلام و حضرت خدیجه و اطرافیان و همفکرانشان، سخنی جز سلام فرشتگان، حوریه‌ها، خدمتگزاران و اهل بهشت نمی‌شنوند.
اما اصحاب یمین که همان شیعیان و دوستان محمد و آل محمد ( سلام الله علیهم اجمعین ) باشند، چه مقام والایی دارند؛ در میان درختان پر‌شاخ و برگ سدر و درختان پربار موز، در سایه‌ساری دائمی و کنار نهرهای جاری و چشمه‌ها به سر می‌برند.
اینان از نعمت میوه‌های متنوع و فراوانی که در تمام فصول بر درختان در دسترسشان هست و منعی ندارند، برخوردارند. و زنانی دارند که بر فرش‌های حریر و دیبا در کنارشان استراحت نموده‌اند، این حوریه‌ها را خداوند این گونه برایشان آفریده است.
خداوند این حوریه‌ها را دائم البکاره قرار داده‌است، زنانی زیبا رو و شوهر دوست، که به همسر و محبوبشان عشق می‌ورزند، قامتی یکسان و عمری همسان دارند. اینان مخصوص اصحاب یمین، شیعیان و دوستداران امیرالمومنین از امت‌های گذشته و این امت می‌باشند
تفسیراهل البیت علیهم السلام جلد اول از نسخه چاپی صفحه ۴۱۵


قسم خدابه ۱۴معصوم وظهورمهدی (ع) !!! (باترجمه فارسی)

(93) سورة الفَجر
( بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم ) بِإسمِ ذاتِيَ الرُّبوبيِّ المُستَجمِعِ‌ لِجَميعِ صِفاتِ الكمالِ و الجَمالِ و الجَلالِ و بِرَحمانيّتِيَ الواسِعَة و رحيمِيَّتِيَ الخاصَّةِ بالمُؤمِنين اُوحي :
(‌ وَالفَجرِ و لَيالٍ عشرٍ والشَّفعِ والوَتر ) قَسَماً‌ بِفَجرِ بُزوغِ نُورِ مُحمّدٍ (ص) و قَسماً بِلَيالِي مِيلادِ عَشرٍ مِنَ الأئِمَّةَ المَعصومين ألحُسين و أولادِهِ التِّسعَةِ و قَسَماً‌ بالشَّفعِ بِعَليٍّ والزَّهرآءِ و بِالوَترِ ألحَسَنِ الزَّكيّ (ع)
( وَالَّليْلِ إذا يَسر ) و قَسَماً بِلَيْلِ مَغيبِ المَهديّ حينَما يَسري و يَنتَهي بِظُهورِهِ فَيَقومُ لِلثَّأرِ لِدِماءِ آلِ مُحمّدٍ (ص) و شيعَتِهِم مِن أعدائِهِم ،
( هَل في ذلِكَ قَسَمٌ لِذي حِجر ؟ ) فَنَسألُ تَقريراً هَل في ذلِكَ القَسَم بِمُحمّدٍ وَ أهل بَيْتِهِ المَعصومينَ (ع) الأربَعَةَ عَشَر قَسَمٌ كافٍ لذِي عَقلٍ وَ فَهمٍ وَ شُعورٍ يُدرِكُ عَظَمَتِهم
نشر في الصفحات 1682-1678 من كتاب تفسير القرآن أهل البيت (ع) المجلد ألثّانی

(93) قسم خدابه ۱۴معصوم وظهورمهدی (ع) !!! سوره فجر (به نام خداوند بخشنده مهربان) به نام ذاتي الهی خود که همه صفات کمال و جمال و جلال را جمع می کند و به رحمانيت و رحمت واسعه خود که مخصوص مؤمنان است وحی می کنم:
(‌ وَالفَجرِ و لَيالٍ عشرٍ والشَّفعِ والوَتر ) سوگند به طلوع نور حضرت محمد (ص) و سوگند به شبهای ولادت ده امام معصوم(عليهم السلام)حسین و نه پسرش و سوگند به شفع(دوتا) علی و الزهرا و سوگند به وتر (يكى) حسن زكي(طاهر و پاك) عليهم السلام
( وَالَّليْلِ إذا يَسر ) و سوگند به شب غيبت مهدى در آن هنگام كه مى گذرد و با ظهورش تمام مى شود، آن هنگام كه براى انتقام خون آل محمد (ص) و يارانشان،از دشمنانشان ؛ قيام مى كند.
( هَل في ذلِكَ قَسَمٌ لِذي حِجر ؟ ) بنابراین ما سؤال ميپرسيم(براى اقرار گرفتن) كه آیا در این سوگند به محمد و اهل بیتش (يعنى) چهارده معصوم علیهم السلام قسم كافى وجود دارد براى (كسى كه) عقل و فهم و شعور دارد (تا) عظمت انها را درك كند؟
[يعنى اين قسم ها براى بيان عظمت آنان كافى هست اى عاقلان ؟ يا باز هم قسم ياد كنيم؟]
نشر شده در صفحات 1678 الی 1682 از کتاب تفسیر قرآن اهل البیت (ع) جلد دوم ، (93) سوره فجر