چون إطاعت از ھر ولیّ أمر را واجب می دانند ملزم هستند به اطاعت ازوليّ فقيه شیعۀ جعفري .
چون طلاق سه گانه دریک مجلس را جایز می دانند حقّ رجوع پس از آن را ندارند گرچه در نزد ما رجوع جایز است .
با آنکه طلاق بی دوشاهد باطل است لیکن آنان ملزم می شوند به آن گرچه پشیمان شوند وزن جدا می شود .
در نزد ما عُصبه إرث نمی برند لیکن عصبۀ آنان شیعه باشند إرث می برند وملزم به آن هستند.
نکاح مطلّقهٔ درحیض یا پاکی مواقعه باطل است لیکن چون آنان شرط نمی دانند زنهای مطلّقه در حیض و طهر مواقعهٔ آنان برای ما حلال اند .
اگر شخصی از ما بر مرکبی سوار باشد و با یکی از آنان دربارهٔ تملّک مرکب نزاع کند مالک آن می شود چون فقه آنان همین است .
چون آنان قائل به خیار مجلس نیستند لذا درمجلس معاملـه با ما حق خیار مجلس ندارند و ما داریم .
کسی ازما مالی را که دارای منفعت است از آنان غصب کند گرچه چندین سال ضامن منفعت نمی شود هرچه باشد .
اگر همسایۀ ملک و زمین آنان شخصی از ما باشد حقّ شفعه بالجوار دارد گرچه در نزد ما چنین شفعه ای نیست .
اگر یکی از آنان زنش را به طلاق تعلیقی که نزد ما باطل است طلاق دهد او را تزویج می کینم زیرا که آنان جایز می دانند .
اگر چیز منقولی را به عاریت بگیرند و تلف شود ضامن قیمتش هستند گرچه با عدم تفریط ما ضامن نمی دانیم .
اگر جنسی را خریدیم و قبض نکرده به یکی از آنان فروختیم مالک آن نمی شود چون این بیع را فاسد می دانند .
اگر مثلاً گوسفند وخوکی را با هم از آنان خریداری نمائیم مالک قیمتش نمی شوند و حق إدّعای ثمن ندارند چون معامله را باطل می دانند.
اگر کسی از ما با آنان در شرکت أبدان شرکت کند ملزم هستند حق الشرکه را بپردازند گرچه ما جایز نمی دانیم .
آنان به هیچ وجه نمی توانند نفی ولد کنند حتی با عدم دخول و إنزال بلکه با مرور چهارسال پس از دخول با آنکه قطعاً ولد نیست .
ضامن شدن آنچه که معلوم نیست نزد ما باطل است لیکن اگر آنان آنچه که بر ذمهٔ شخصی از ماست ضامن شوند باید همه را بپردازند .
اگر مرد و زنی متّهم به زنا شوند و مدّعی شوند که متعه نموده اند نزد ما پذیرفته است لیکن اگر آن دو از ما نباشند حَدّ بر آنان جاری می شود چون به متعه قائل نیستند .
اصل این مطالب را می توانید در صفحه 337 کتاب خلاصه الفقه مطالعه نمایید.