الامام الحسین (ع) (باترجمه فارسی)

الامام الحسین (علیه السلام)
2023-09-12
الإمام الحسن المجتبیٰ (ع)
2018-05-29

الامام الحسین (ع)

كتاب قدیسة الاسلام نسخه چاپی صفحه 210


هو الإمام الثّالث من الأئمّة الإثنا عشر صلوات ﷲ علیهم أجمعین ، أبو عبدﷲ الحسین بن عليٍّ سیّد الشّهداء (ع) .

اُمّه فاطمة الزّهراء سیّدة النّساء .

وُلد سلام ﷲ علیه بالمدینة لثلاث خلون من شعبان سنة أربع من الهجرة النّبویة فسمّاه رسول ﷲ (ص) حسیناً و عقّ عنه کبشاً و کان شبیهاً بجدّه النّبيّ من صدره إلیٰ قدمه و في شجاعته و عزمه .

و قد صرّح النّبي (ص) غیر ماسبق بحقّه و بحقّ أخیه کثیراً و من ذلك قوله (ص) : « إنّ إبنیّ هذین ریحانتای من الدّنیا » و قوله (ص) : « أللّهمّ إنّي اُحبّهما و اُحبّ من أحبّهما » ، و قال (ص) : « من أحبّ الحسن و الحسین أحببته ومن أحببته أحبّه ﷲ و من أحبّه ﷲ أدخله الجنّة » و قال (ص) : «من أحبّني فلیُحب هذین ».

و قد صرّح القرآن بفضلهما في آیة المباهلة حیث سمّاهما أبناء رسول ﷲ (ص) بقوله تعالیٰ :

﴿  و أبناءنا و أبناءکم ﴾ و قد نصّ الإمامالحسن علیه کما نصّ النّبي من قبل و أمیرالمؤمنین علیه بالإمامة ، في صفر سنة الخمسین فتحمّل مسؤلیّتها بعده و عاش حتّیٰ سنة السّتّین حیث عزم یزید بن المعاویة اللّعین علیٰ قتله و أرسل لذلك مائة شخصٍ مسلّحین إلیٰ مکّة و أمرهم أن یقتلوه و لو کان متعلّقاً بأستار الکعبة فاضطرّ (ع) للخروج منها یوم التّرویة هارباً نحو العراق قاصداً مکاناً یکثر فیه شیعته لیأمن علیٰ أهله لکنّ یزیداً أمر إبن زیاد والي الکوفة بمنعه عن الکوفة ثمّ أمر عمربن سعد بمحاصرته في کربلاء ثمّ أمر شمراً بمحاربته و قتله ، ففعلوا ما أمرهم به یزید فقتلوه و جمیع أهله و صحبه عطاشاً علیٰ شاطیء الفرات فمنعوهم الماء فلم یرحموا حتّیٰ الطّفل الرّضیع بل قتلوه من الورید إلیٰ الورید و هو یتلظّیٰ عطشاً و لم یبق منهم سویٰ الحریم و سویٰ عليّ بن الحسین زین العابدین و طفله محمّد (ع) و لشدّة مرضه کان مسجّاً في الفراش فصانته عمّته زینب (ع) منهم و حرسته من کیدهم فبقي حیّاً و ببقائه إستمرّت الذّرّیّة الطّاهرة و السّلالة الحسینیّة و الإمامة .

و کان إستشهاد الحسین یوم العاشر من محرّم سنة 61 من الهجرة فذبحه شمربن ذي الجوشن بأمرٍ من یزید و إبن زیاد.

و قد أخبر رسول ﷲ (ص) أنّه من زار الحسین بعد موته فله الجنّة ، و رویٰ الصّادق (ع) أنّ زیارة الحسین (ع) تعدل مائة حجّة مبرورة و مائة عمرةٍ متقبّلة ، و قال : زیارة الحسین واجبةٌ علیٰ کلّ من یقرّ للحسین بالإمامة من ﷲعزّوجلّ و روی في الأنوار النّعمانیّة مسنداً عن الإمام الباقر (ع) أنّه قال :

« اصیب الحسین بن علي علیه السّلام و وُجد فیه ثلاثمائة و بضع و عشرون طعنة برمح أو ضربة بسیف أو رمیةٍ بسهم ».

فلا یوم کیومك یا أباعبدﷲ.

و روی في الصّواعق المحرقة (ص:115) عن اُمّ سلمة قالت : فلمّا کان لیلة قتل الحسین سمعتُ قائلاً یقول :

أیّها القاتلون عمداً حسیناً

أبشروا بالعذاب و التّذلیل

قد لُعِنْتُم علیٰ لسان ابن داوود

و موسیٰ و حامل الإنجیل

و قد أمر اللّعین یزیدبن معاویة بن أبي سفیان أن یحملوا رأس الإمام أبي عبدالّه الحسین بن علي ریحانة رسول ﷲ (ص) و سیّد شباب أهل الجنّة من کربلاء إلیٰ دمشق الشّام فرفعوه علیٰ القناة طول الطّریق و لهذا أشار شاعر أهل البیت الشّیخ عبدالحسین شکر مخاطباً الهاشمیّین قائلاً في قصیدة طویلة :

طأطؤا الرّوس إنّ رأس حسینٍ

هو رأسٌ علیٰ القناة یُدار

و قد أخذتُ علیه قوله ذلك إذ أنّ رأس الحسین کان یتلو القرآن و تلاوة الرّأس المقدّس للقرآن لمن المعاجز العظیمة الّتي سبّبت هدایة عدّة من النّصاریٰ و الیهود إلیٰ الإسلام و أثبتت حقّانیّة الحسین و مظلومیّته و أدانت یزید و حکومته و لذلك خالفت قوله قائلاً :

إرفعوا الرّوس إنّ رأس حسینٍ

هو بدرٌ علیٰ القناة یُدار

و هلالٌ في الاُفق یُشرق صنوءاً

و هو نورٌ و بالبنان یُشار

یلحظ الأهل و الیتامیٰ بعینٍ

و أسیرٌ مع الحریم یُسار

أیّ رأسٍ سمعتموه یُنادي

غیر رأس الحسین یتلو جهار

آیة الکهف و الرّقیم عجاب

أم بدورٍ لنا علاها غبار

لا و ربّي فإنّ رأسك عجب

و من المعجزات فهي کُبار

فعندما سمعوه یتلو قوله تعالیٰ : ﴿  أم حسبت أنّ أصحاب الکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجباً ﴾ قالو لا وﷲ بل أنّ رأسك أعجب یابن رسول ﷲ.

ثمّ إنّ الإمام عليّ بن الحسین زین العابدین (ع) إستردّ الرّأس الشّریف من یزید و جاء به إلیٰ کربلاء و دفنه عند الجسد الطّاهر فسلام ﷲ علیٰ روحه و جسده و سلام ﷲ علیٰ رأسه و بدنه و سیعلم الّذین ظلموا آل محمّد أیّ منقلبٍ ینقلبون و إنّا لله و إنّا إلیه راجعون .

و أروي هنا بأسنادي الصّحیحة المتّصلة عن کامل الزّیارات و قد أجمع فقهاء العصر علیٰ تصحیح أسانید کامل الزّیارات في باب 22 إخبار رسول ﷲ (ص) بقتل الحسین (ع) بأسناده عن إبن أبي یعفور عن أبي عبدﷲ (ع) قال :

« بینما رسول ﷲ (ص) في منزل فاطمة و الحسین في حجره إذ بکیٰ و خرّ ساجداً ثمّ قال : یا فاطمة یا بنت محمّد إنّ العليّ الأعلیٰ ترائیٰ لي في بیتكِ هذا في ساعتي هذه _ أی في الرّؤیا _ في أحسن صورة و أهیأ هیئةٍ فقال لي : یا محمّد أتحبّ الحسین ؟ قلتُ : یا ربّ قرّة عیني و ریحانتي و ثمرة فؤادي و جلدة ما بین عینیّ ، فقال : یا محمّد و وضع یده علیٰ رأس الحسین (ع) بورك من مولودٍ علیه برکاتي و صلواتي و رحمتي و رضواني ، و نقمتي و سخطي و عذابي و خزیي و نکالي علیٰ من قتله ناصبه و ناواه و نازعه ، أمّا أنّه سیّد الشّهداء من الأوّلین و الآخرین في الدّنیا و الآخرة و سیّد شباب أهل الجنّة من الخلق أجمعین و أبوه أفضل منه و خیر فاقرأه السّلام و بشّره بأنّه رایة الهدیٰ و منار أولیائي و حفیظي شهیدي علیٰ خلقي و خازن علمي و حجّتي علیٰ أهل السّماوات و أهل الأرضین و الثّقلین الجنّ و الإنس ».

نشر في الصفحات 213-210 من كتاب قدیسة الاسلام


ترجمه فارسی :

امام حسین (ع) :

او ابوعبدالله حسين بن علی سيدالشهداء امام سوم از ائمه دوازده گانه صلوات الله عليهم اجمعين است. مادرش فاطمه زهرا(س) سيده نساء است. ايشان که سلام خدا بر او باد در سوم شعبان سا ل چهارم هجری قمری در مدينه منوره به دنيا آمد. رسول خدا(ص) ايشان را حسين ناميده و با قوچی او را عقيقه کرد. از سينه تا قدم شبيه پيامبر اکرم(ص) بود و نيز شجاعت و اراده اش شبيه حضرت بود. پيامبر اکرم(ص) در موارد زيادی از ايشان و برادرش تعريف کرده است از جمله اين حديث شريف که فرمود : بدرستی که اين دو فرزندان من، دسته گلهای من از دنيا هستند. در روايت ديگری فرمودند : خدايا من اين دو و هر کس که اين دو را دوست داشته باشد دوست دارم. در روايت ديگری فرمودند : هر کس حسن و حسين را دوست داشته باشد، من او را دوست دارم و هر کس محبوب من باشد محبوب خداست و هر کس محبوب خدا باشد او را وارد بهشت می نمايد. قرآن کريم در آيه مباهله به فضيلت و برتری ايشان تصريح کرده است در جائی که اين دو را فرزندان رسول خدا می نامد فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُم[1] و امام حسن(ع) مانند پيامبر اکرم(ص) و اميرالمؤمنين(ع) به امامت ايشان تصريح کردند. در ماه صفر سال 50 هجری بعد از برادرش قبول مسئوليت کرد تا سال 60 هجری که يزيد بن معاويه که لعنت خدا بر او باد تصميم به قتل ايشان گرفت. به همين منظور 100 نفر مسلح را به مکه فرستاد و دستور داد که ايشان را به قتل برسانند حتی اگر به پرده کعبه چسبيده باشد. به همين خاطر امام مجبور شدند در روز ترويه از مکه خارج و به طرف عراق فرار کردند. ايشان می خواست به خاطر کثرت شيعيان به محلی برود که در امان باشد. ولی يزيد به ابن زياد والی کوفه فرمان داد که مانع ورود حضرت به کوفه شود. سپس به عمر سعد فرمان داد تا ايشان را در کربلا محاصره کند. دستور جنگ و کشتن ايشان به شمر داده شد. اين فرامين اجرا شد و امام بهمراه جميع اصحاب و يارانشان با لب تشنه در کنار رود فرات کشته شدند. از رسيدن آب به امام و همراهان ايشان جلوگيری کردند به هيچ کس حتی طفل شيرخواره رحم نکردند بلکه او را هم با بريدن گلويش کشتند در حالی که از شدت عطش فقط لبها را حرکت می داد. غير از بانوان حرم و علی بن الحسين زين العابدين(ع) و فرزندش محمد(ع) کسی باقی نماند. امام سجاد(ع) از شدت تب در بستر افتاده بود. عمه ايشان حضرت زينب(س) از ايشان حراست و حفاظت می کرد. به همين دليل امام زنده مانده و با بقای ايشان ذريه طاهره و سلاله حسينی و امامت باقی ماند. شهادت امام حسين(ع) در روز دهم محرم سال 61 هجری بدست شمر با فرمان يزيد و ابن زياد صورت گرفت پيامبر اکرم(ص) خبر دادند که هر کس حسين را بعد از مرگش زيارت کند اهل بهشت است. از امام صادق(ع) روايت شده که فرمودند : به درستی که زيارت حسين(ع) با صد حج مقبول و صد عمره مقبول برابری می کند. در روايت ديگری فرمودند : زيارت حسين(ع) بر هر کسی که بر امامت ايشان از طرف خدا اقرار دارد واجب است. در کتاب انوار نعمانيه با سند از امام باقر(ع) روايت کرده که فرمودند : به بدن امام حسين(ع) سيصد و بيست و اندی زخم بر اثر اصابت نيزه و شمشير و تير رسيده بود. پس هيچ روزی مانند روز تو نيست ای اباعبدالله. در صواعق محرقه(ص) 115 از ام سلمه روايت کرده است که در شب کشته شدن امام حسين(ع) شنيدم که گوينده ای می گفت : ای کسانی که حسين را از روی عمد کشتيد در انتظار عذاب و ذلت باشيد شما لعنت شده توسط سليمان و موسی و عيسی هستيد يزيد بن معاويه لعين دستور داد تا سر امام حسين(ع)، گل خوشبوی رسول الله(ص) و آقای جوانان بهشت را از کربلا به دمشق ببرند در تمام اين راه سر را به نيزه زدند. شاعر اهل بيت شيخ عبدالحسين شکر در قصيده ای طولانی هاشميان را مخاطب قرار داده و می گويد : سرها را از خجلت به زير افکنيد که سر حسين سری است که روی نيزه گردانده می شود من به اين کلام شاعر اشکال دارم چون سر امام حسين(ع) در روی نيزه قرآن تلاوت می کرد و اين تلاوت از معجزات بزرگی است که سبب هدايت عده زيادی از مسيحيان و يهوديان به اسلام گرديد و حقانيت و مظلوميت امام حسين(ع) و دنائت و پستی يزيد و حکومتش را اثبات کرد. و به همين دليل با سخن اين شاعر همانا مخالف هستم و چنين می گويم : سرها را بالا بگيريد (افتخار کنيد)، همانا سر حسين ماهی است که روی نيزه گردانده می شود و هلالی که در افق نورش می تابد او نور است و با انگشت به او اشاره می کنند با چشم مراقب اهل و فرزندانش هست و اسيری که با حرمش حرکت می کند کدام سر شنيده ايد که ندا دهد غير از سر حسين که آشکارا تلاوت می کرد آيات سوره کهف و رقيم را که مايه شگفتی بود و يا چهرهای ماه گونه ما خاندان که غبار گرفته بود ؟ نه بخدا قسم چنين نشنيده ايم و سر تو عجيب است و از معجزات بزرگ می باشد هنگامی که شنيدند که قول خدای متعال را تلاوت می کند : أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً[2] گفتند : به خدا قسم به درستی که سر تو عجيب تر است ای فرزند رسول خدا. سپس امام زين العابدين(ع) سر شريف را از يزيد گرفت و به کربلا آورده و در کنار جسد پاک او که سلام خدا بر روح و جسد و سر و بدنش باد دفن کرد. ( کسانی که به – آل محمد(ع) – ظلم کردند خواهند فهميد به چه جايگاهی منتقل می شوند و ما از خداييم و به سوی او باز می گرديم. و روايت می کنم با سندهای خودم که صحيح و متصل است از کتاب کامل الزيارات – که همه فقهای زمان بر صحت اسناد کتاب کامل الزيارات متفق هستند – باب 22 : خبر دادن رسول الله از شهادت امام حسين(ع) از ابن ابی يعفور از امام صادق(ع) که فرمودند : زمانی پيامبر اکرم(ص) در خانه حضرت زهرا(س) بود و امام حسين(ع) در بغل حضرت بودند. پيامبر گريه کرده و بعد از سجده فرمودند : ای فاطمه ای دختر محمد، خدای متعال در خانه شما در بهترين صورت و هيئت بر من جلوه کرد و بمن گفت : ای محمد آيا حسين را دوست داری ؟ گفتم نور چشمم، دسته گلم، ميوه قلبم و مردم ديده من است. خطاب آمد : ای محمد – حضرت دستشان را روی سر حسين گذاشتند – مبارک است مولودی که برکات و صلوات و رحمت و رضوان من برای اوست و انتقام و سخط و عذاب و پستی و مجازات من برای قاتل و دشنام دهنده و کسی که خودش را مساوی او دانسته و با او مخالفت کند است. او آقای شهدا از اولين و آخرين در دنيا و آخرت است آقای جوانان بهشت در ميان همه مردمان است و پدرش از او برتر و بهتر است. سلام مرا به او برسان و بشارت بده که او پرچم هدايت و چراغ اولياء من و امين من و شاهد من بر خلق و مخزن علم من و دليل من بر اهل آسمانها و زمين و جن و انس است.

نوشته شده در صفحات 213-210 نسخه چاپی قدیسة الاسلام

نسخه مجازی کتاب قدیسة الاسلام صفحه 203


[1] سوره آل عمران آيه 61

[2] سوره کهف آيه 9

اشتراک گذاری :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *