الإمام الحسن المجتبیٰ (ع)

الامام الحسین (ع) (باترجمه فارسی)
2022-07-29
الامام الحسن (علیه السلام)
2023-09-12

1-الإمام الحسن المجتبیٰ (ع)

هو الإمام الثّاني بعد أبیه أمیرالمؤمنین عليّ بن أبي طالب الإمام الأوّل وصيّ رسول ﷲ (ص) .

و أوّل سبطٍ لرسول ﷲ (ص) و قد قال في حقّه النّبي (ص) : ولدي هذا سیُصلح ﷲ به بین فئتین من المسلمین و قال فیه و في الحسین: الحسن و الحسین سیّدا شباب أهل الجنّة . و قال فیهما : الحسین إمامان قاما او قعدا .

و قد نصّ علیه النّبي (ص) بالإمامة و قد نصبه بها أمیرالمؤمنین عليّ بن أبي طالب (ع) .

کان الحسن سلام ﷲ علیه أشبه النّاس برسول ﷲ (ص) رویٰ ذلك الفریقان ألعامّة و الشّیعة ، وُلد سلام ﷲ علیه في النّصف من رمضان المبارك السّنة الثّالثة من الهجرة من فاطمة الزّهراء سیّدة النّساء الحوراء بنت سیّد الأنبیاء ، و جاءت به اُمّة (ع) إلیٰ جدّه (ص) فسمّاه حسناً و عقّ عنه کبشاً في المدینة المنوّرة .

و کان وصيّ أمیرالمؤمنین و الإمام من بعده و قد تحمّل أعباء الإمامة بعد إستشهاد أمیرالمؤمنین (ع) یوم 21 رمضان سنة الأربعین من الهجرة .

فحارب معاویة أوّلاً ثمّ صالحه حقناً لدماء المسلمین و قد بشّر النّبي بذلك من قبل و کان إستشهاده في شهر صفر سنة الخمسین من الهجرة فعاش (ع) 48 سنة فقط و ذلك لخیانة زوجته جعدة بنت الأشعث حیث دسّت السّمّ بتسبیب من معاویة اللّعین واعداً إیّاها بأن سوف یُزوّجها من نغله یزید و أرسل إلیها مائة ألف درهم فسقته السّمّ فتقطّت أمعاؤه و عندما استشها وصّیٰ الحسین قائلاً :

« ألله ألله لا تهرق فيّ مقدار محجمةٍ دماً »

فأراد دفنه عند جدّه رسول ﷲ (ص) فنعمت عائشة و بنواُمیّة من ذلك و رشقوا جنازته بالسّهام فجاء به الحسین إلیٰ البقیع و دفنه في مثواه .

و کانت عائشة راکبة للبغل حین جاءت لمنع جنازة الحسن من الدّفن عند رسول ﷲ (ص) فقال لها إبن عبّاس (ق) :

تجمّلتِ تبغّلتِ و لو عشتِ تفیّلتِ

یومٌ علیٰ جمل و یومٌ علیٰ بغل

و کان الإمام الحسن کثیر الجود و السّخاء و لقّب : « کریم أهل البیت » و قد حجّ عشرین مرّة ماشیاً و تصدّق بکلّ ما یملك ثلاث مرّات و بنصف ما یملك عشرة مرّات ، و کان سلام ﷲ علیه حلیماً صبوراً وقوراً حکیماً محنّکاً فهو صان الإسلام و القرآن و العبرة و الشّیعة بعقد الصّلح و الهدنة مع معاویة اللّعین الخائن فکشف حقیقة الأمویّة الکافرة للمسلمین حیث ارتقیٰ معاویة المنبر في النّخیلة مخاطباً المسلمین بقوله :

إنّي ما حاربتکم لتصلّوا و لا لتصوموا و لا لتزکّوا و لا لتحجّوا و إنّما قاتلتکم لأتأمّر علیکم … إلخ .

فجعلها إمارةً کسرویّةً و قیصریّةً و أعلن خیانته لبنود الصّلح مع الإمام الحسن (ع) و کان من أهمّ بنود الصّلح أن لا یوصي معاویة بالخلافة لیزید ، لکنّه لعنه ﷲ أخذ البیعة من النّاس لنغله یزید شارب الخمور و اللاّٰعب بالشّطرنج و الکلاب و القرود حیث قتل الحسین (ع) و أصحابه عُطاشاً في کربلاء و هدم الکعبة و أباح المدینة المنوّرة لجیشه و هتك أعراض المسلمین ، فعلیه لعنة ﷲ و رسوله و الملائکة و النّاس أجمعین .

و هنا یجدر بي أن أروي عن الإمام الحسن (ع) ما رواه عن جدّه المصطفیٰ (ص) في النّصّ علیٰ أئمّة الهدیٰ . فأروي عن الشّیخ الخزّاز القمّي بسنده في «کفایة الأثر » عن عبدﷲ بن الحسن بن الحسن المثنّیٰ عن الإمام الحسن (ع) قال :

« خطب رسول ﷲ یوماً فقال بعدما حمد ﷲ أثنیٰ علیه :

معاشر النّاس کأنّي اُدعیٰ فاُجیب ، و إنّي تارك فیکم الثّقلین کتاب ﷲ و عترتي أهل بیتي ما إن تمسّکتم بهما بن تضلّوا ، فتعلّموا منهم و لا تُعلّموهم فإنّهم أعلم منکم ، لا تخلو الأرض منهم و لو خلت إذاً لساخت بأهلها ثمّ قال علیه السّلام :

أللّهمّ إنّي أعلم أنّ العلم لا یبید و لا ینقطع و إنّك لا تُخلّي أرضك من حجّةٍ لك علیٰ خلقك ظاهرٌ لیس بالمطاع أو غائبٌ مغمور لکیلا تبطل حجّتك و لا یضلّ أولیاؤك بعد إذ هدیتهم اولئك الأقلّون عدداً ألأعظمون عند ﷲ قدراً .

فلمّا نزل عن منبره قلتُ : یا رسول ﷲ أما أنت الحجّة علیٰ الخلق کلّهم ؟

قال : یا حسن إنّ ﷲ یقول : ﴿  إنّما أنت منذرٌ و لکل ّقوم ٍهاد ﴾ فأنا المنذر و عليٌّ الهادي .

قلتُ : یا رسول ﷲ فقولك إنّ الأرض لا تخلوا من حجّة ؟

قال : نعم عليٌّ هو الإمام و الحجّة بعدي و أنت الحجّة و الإمام بعده و الحسین الإمام و الحجّة بعدك و لقد نبّأني اللّطیف الخبیر أنّه یخرج من صلب الحسین غلامٌ یُقال له علي سميّ جده علي فإذا مضیٰ الحسین قام بالأمر بعده عليّ إبنه و هو الحجّة و الإمام و یُخرج اللهُ من صلبه ولداً سمیّي و أشبه النّاس بي علمه علمي و حکمه حکمی هو الإمام و الحجّة بعد أبیه و یُخرج اللهُ تعالیٰ من صلبه مولوداً یُقال له جعفر أصدق النّاس قولاً و عملاً هو الإمام و الحجّة بعد أبیه و یُخرج اللهُ من صلب جعفر مولوداً یُقال له موسیٰ سميّ موسیٰ بن عمران علیه السّلام أشدّ النّاس تعبّداً فهو الإمام و الحجّة بعد أبیه و یُخرج اللهُ تعالیٰ من صلب موسیٰ ولداً یُقال له علي معدن علم ﷲ و موضع حکمه فهو الإمام و الحجّة بعد أبیه و یُخرج اللهُ تعالیٰ من صلب عليّ مولوداً یُقال له محمّد فهو الإمام و الحجّة بعد أبیه و یُخرج الله تعالیٰ من صلب محمّد مولوداً یقال له علي فهو الحجّة و الإمام بعد أبیه و یُخرج اللهُ تعالیٰ من صلب علي مولوداً یُقال له الحسن فهو الإمام و الحجّة بعد أبیه و یُخرج ﷲ تعالیٰ من صلب الحسن الحجّة القائم إمام زمانه و منقذ أولیاءه یغیب حتّیٰ لا یُریٰ فیرجع عن أمره و یثبت علیه آخرون و یقولون : متیٰ هذا الوعد إن کنتم صادقین ؟؟ و لو لم یبق من الدّنیا إلاّٰ یومٌ واحد لطوّل ﷲ عزّوجلّ ذلك الیوم حتّیٰ یخرج قائمنا فیملأها قسطاً و عدلاً کما مُلئت ظلماً و جوراً فلاتخلو الأرض ، أعطاکمُ اللهُ علمي و فهمي و لقد دعوتُ ﷲ تبارك و تعالیٰ أن یجعل العلم و الفقه في عقبي و عقب عقبي و من زرعي و زرع زرعي .


نشر في الصفحات 209-206 من كتاب قدیسة الاسلام


(از کتاب قدیسه السلام / نسخه چاپی صفحه 206 /  کتاب مجاری صفحه 199)

ترجمه به فارسی :
او دومین امام پس از پدرش امیرالمؤمنین، علی بن ابی‌‎طالب وصی رسول‌الله (ص) و اولین نوه پیامبر اکرم (ص) است که نبی مکرم (ص) درمورد او فرمود: «خداوند به واسطه این فرزندم بین دو گروه از مسلمین صلح برقرار خواهد کرد». همچنین درمورد حسن و حسین (ع) فرمود: «حسن و حسین (ع) سرور جوانان اهل بهشت‌اند» و «حسنین هر دو امام‌اند؛ چه قیام کنند و چه نکنند».

پیامبر (ص) خود، امامت ایشان را تعیین نمودند و امیرالمؤمنین نیز وی را به جانشینی خود منصوب کردند. به نقل از راویان شیعه و سنی، حسن (ع) شبیه‌ترین مردم به رسول‌الله بود. ایشان در نیمه رمضان المبارک سال سوم هجرت، از فاطمه زهرا (س) سیدة النسا و دخت نبی اکرم (ص) ولادت یافت. فاطمه (س) او را نزد پیامبر (ص) برد و ایشان نام «حسن» را بر وی نهاد و قوچی را به عنوان عقیقه در مدینه ذبح نمود.

حسن (ع) وصی و امام بعد از امیرالمؤمنین بود و پس از شهادت ایشان در 21 رمضان سال 40 هجری، بار مسئولیت امامت را بر دوش گرفت.

ایشان ابتدا با معاویه از در جنگ وارد شد ولی پس از مدتی برای جلوگیری از ریختن خون مسلمانان با او مصالحه نمود؛ همانگونه که پیش از آن پیامبر اکرم (ص) بشارت داده بود. امام حسن (ع) در ماه صفر سال پنجاهم هجرت به شهادت رسید؛ در حالی که تنها 48 سال سن داشت. مسبب این اتفاق، همسر ایشان جعده بنت اشعث بود که با دسیسه‌چینی معاویه ملعون که به او وعده ازدواج با فرزند فاسدش یزید را داده بود، دست به چنین جنایتی زد. معاویه برای جعده صدهزار درهم فرستاد و او، به امام (ع) زهر نوشاند و اعضای داخلی ایشان را پاره پاره کرد. هنگام شهادت، به برادرشان حسین (ع) وصیت نمود: « خدا را، خدا را، در قصاص خون من زیاده‌روی نکن».

حسین (ع) قصد داشت که ایشان را در جوار جدشان رسول‌الله دفن کند؛ اما با ممانعت عایشه و بنی‌امیه روبرو شد و پیکر مطهر امام حسن (ع) توسط آنان تیرباران گشت. پس حسین (ع) پیکر ایشان را به قبرستان بقیع منتقل کرد و در آنجا دفن نمود.

عایشه در حالی که بر قاطر سوار بود، جلو آمده و مانع تدفین حسن (ع) نزد پیامبر شد. در همین حین، ابن‌عباس خطاب به او سرود: «بر شتر سوار شدی، بر قاطر نشستی، اگر زنده بمانی بر فیل هم سوار خواهی شد! / روزی بر شتر و روزی بر قاطر!»

امام حسن (ع) بسیار بخشنده و سخاوت‌مند بود و «کریم اهل‌بیت» لقب گرفت. ایشان 20 مرتبه پیاده به حج مشرف شد و سه بار تمام دارایی خود و ده بار نصف آن را صدقه داد. ایشان شکیبا، صبور، بلندمرتبه، حکیم، کارآزموده و هوشمند بود. پیمان صلح و آتش بسی که ایشان با معاویه خائن – لعنة‌الله‌علیه – بست، سبب پاسداری از اسلام، قرآن و تشیع شد و از حقیقت بنی‌امیه پرده برداشت؛ آن هنگام که معاویه در منطقه نخیله بر فراز منبر اینگونه سخن گفت:

«من برای آنکه نماز به پا دارید، روزه بگیرید، زکات دهید یا حج بگزارید با شما نمی‌جنگم؛ این جنگ تنها به خاطر امارت بر شماست…»

معاویه ملعون به سبک و سیاق شاهان ایرانی و رومی امارت می‌کرد و سلطنتی کسروی و قیصری ساخته بود. او به مفاد صلح‌نامه وفادار نبود و یکی از مهم‌ترین بندهای آن را که جانشین نکردن یزید برای خلافت بعد از خودش بود، زیر پا گذاشت و از مردم برای فرزند حرام‌زاده خود که شراب‌خوار، اهل شطرنج، سگ‌باز و میمون‌باز بود بیعت ستاند. به شهادت رساندن امام حسین (ع) و اصحاب ایشان با لب تشنه، ویران ساختن کعبه، مباح کردن مدینه منوره برای سپاهیانش و هتک حرمت مسلمین از اقدمات شنیع اوست. لعنت خدا، رسول، ملائکه و مردم بر او باد!

 شایسته است که در اینجا، روایتی را که امام حسن (ع) از جدّش رسول‌الله در تعیین و تصریح ائمه معصومین (ع) نقل کرده، ذکر کنم. از شیخ خزاز قمی در کتاب «کفایة الأثر» از عبدالله بن حسن بن حسن مثنّی از امام حسن مجتبی (ع) روایت شده است که ایشان فرمود:

«روزی رسول‌الله (ص) خطبه‌ای خواندند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند:

ای مردم! گویی من فراخوانده می‌شوم؛ پس پاسخ این دعوت را می‌دهم. من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می‌گذارم؛ قرآن و اهل ‌بیتم. مادامی که به این دو تمسک جویید، گمراه نخواهید شد. از آنها بیاموزید و به آنها آموزش ندهید؛ چراکه از شما داناتر هستند. زمین از آنها (اهل‌ بیت) خالی نخواهد ماند که اگر لحظه‌ای خالی بماند، مردم را در خود فرو خواهد برد.

سپس ادامه داد:

پروردگارا! می‌دانم که علم هرگز از بین نرفته و قطع نخواهد شد و تو هیچ‌گاه زمین را از حجت خود خالی نخواهی گذاشت؛ خواه ظاهر باشد که اطاعت نشود، یا غایب و گمنام باشد تا [به سبب قلّت یاران] ناتوان نگردد و اولیائت نیز پس از آنکه هدایتشان کردی، گمراه نشوند. این حجج الهی از جهت تعداد اندک و از نظر منزلت نزد خدای متعال بزرگ و عظیم‌اند.

چون از منبر به پایین آمدند از ایشان پرسیدم: یا رسول‌الله! آیا شما حجت خدا بر تمامی آفریدگان نیستید؟

فرمودند: یا حسن! خداوند فرمود: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» «همانا تو هشداردهنده‌ای و برای هر قومی، هدایت‌گری وجود دارد». من «هشداردهنده» هستم و علی «هدایت‌کننده».

پرسیدم: این سخن که فرمودید زمین از حجت خالی نمی‌شود، چگونه است؟

پاسخ دادند: بله؛ علی حجت و امام بعد از من است و تو، حجت و امام بعد از او هستی و پس از تو، حسین امام و حجت خداست. خدای لطیف و خبیر به من خبر داده است که از نسل حسین پسری به دنیا می‌آید که او را مانند جدّش، علی می‌نامند و چون حسین از دنیا رفت، حجت و امام پس از پدرش می‌شود و از نسل او فرزندی است که هم‌نام من بوده و شبیه‌ترین مردم به من است. علم او علم من و حکمت او حکمت من است و او حجت و امام پس از پدرش است. او صاحب پسری می‌شود که جعفر نام دارد که راستگوترین مردم در سخن و عمل بوده و پس از پدرش حجت و امام است. از نسل جعفر فرزندی متولد می‌شود که هم‌نام موسی بن عمران بوده و عابدترین مردم است و او حجت بعدی است. موسی صاحب فرزندی به نام علی می‌شود که معدن و منبع علم و حکمت الهی است و پس از پدرش حجت و پیشوای مردم است.بعد از او، پسرش محمد امام و حجت خداست و پس از محمد، فرزندش علی و پس از علی، فرزندش حسن. سپس از نسل حسن، حجت قائم، امام عصر و نجات‌بخش اولیاءالله متولد شده و [به امر الهی] از نظرها غایب می‌شود. عده‌ای از او بر می‌گردند و عده‌ای ثابت‌قدم می‌مانند و بعضی می‌پرسند: « مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» «این وعده شما کجاست اگر راست می‌گویید؟!»

اگر از دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، خدای عزوجل آن روز را به قدری طولانی می‌کند که قائم ما ظهور کرده و زمین را همانگونه که از ظلم و جور آکنده گشته، از عدل و قسط پر کند و بدین ترتیب، زمین از حجت خالی نمی‌ماند.

از خدای تبارک و تعالی خواسته‌ام که علم و تفقه را در فرزندان من و فرزندانِ فرزندان من و ذریه من و ذریه ذریه من قرار دهد.»

اشتراک گذاری :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *