۱- زمین های أنفال : که ملک إمام زمانست شامل دره ها و ساحل ها و جنگل ها و نیزارها و قلهٔ کوهها .
۲- زمین های فیئی : که ملک إمام زمانست که کفّار بی جنگ و جدال تسلیم نمایند.
۳ – زمین های مفتوحه : که ملک مسلمانان و نسلهای آنانست که با جهاد فتح شده باشد و معمور باشد .
4- زمین های موات و بایر که بر سه نوع اند : -أ و ب و ج
أ – زمین های موات بالأصل بیابان ها و صحراها که سه قسمند :
۱- بیابان ها و صحراها که برای هر کس که بتواند إحیا کند آزادند و با إحیا تملّک می شود .
۲- زمین های بایر محدودهٔ شهرها که حریم آنهاست و ملک عموم مسلمانان است و اختیارش به دست ولیّ فقیه آنانست .
۳- زمین های معدنی که دارای معادن هستند که آنها هم ملک عموم مسلمانان است و اجازهٔ إستخراجشان به دست ولیّ مسلمین است.
ب – زمین های موات بالعرض که آباد بوده اند و مخروبه شده اند هم سه قسمند :
۱- موات بالعرض که آثار قدیمه از أقوام گذشته است و صاحب ندارد که در حکم موات بالأصل آزاد است .
۲- موات بالعرض که صاحبش مجهول است و شناخته نمی شود پس إجازه اش بدست ولیّ فقیه است.
۳- موات بالعرضی که صاحب دارد و معلوم است پس اختیارش هم در دست اوست .
ج – زمین ھای موات وقفی که آباد بوده اند و مخروبه شده اند هم چندین قسم اند :
۱- زمین های موقوفه ای که وقف طائفه ای شده است لیکن اثری از آنان نیست که با إذن ولیّ فقیه هر کس إحیا کند مال او می شود .
۲- زمین های موقوفه ای که وقف جهتی شده مانند مسجد و مدرسه لیکن از آن اثری نمانده که با إذن ولیّ فقیه هر کسی إحیا کند مال او می شود.
۳- زمین های موقوفه ای که مورد وقف آن هرگز معلوم نیست که با إذن ولیّ فقیه هر کس إحیا کند مال او می شود.
4- زمین ھای موقوفه ای که إجمالاً می دانیم وقف شده لیکن مردّد است میان وقف ذریّه و وقف جهت که با إذن ذریّه و ولّی فقیه هردو تصرف در آن جایز است.
5- زمین های موقوفه که جهت وقف آن معلوم و موقوف علیهم مشخّص میباشند که إجازهٔ تصّرف درآن در دست آنان است .
6- زمین هائی که کیفیّت وقف آنها هرگز معلوم نیست و دلیلی بروقف بودنش در دست نیست که با إحیا نمودن تملّک می شود .
اصل این مطالب را می توانید در صفحه 184 کتاب خلاصه الفقه مطالعه نمایید.