ألتعریف:هی سیّدة نساء العالمین من الاوّلین و الآخرین قدّیسة الاسلام و تفّاحة الفردوس البتول العذراء امّ أبیها فاطمة الزهراء الصدّیقة الطاهرة ریحانة رسول اﷲ(ص) و شریکة حیاة أمیرالمؤمنین علیِ(ع) و امّ السبطین الحسن والحسین(ع) و الزینبین و محسن السقط الشهید نزل باسمها جبرائیل من السماء وسمّیت فاطمه لانّ اﷲ فطمها وذرّیتها وشیعتها من النار؛والدتها العظیمة هی أمّ المؤمنین السیدة خدیجة بنت خویلد(ع) تاجرة قریش؛ولدت فی السنة الثانیة من الهجرة فی یوم العشرین من جمادی الاولی واستشهدت فی سبیل الاسلام بعد أبیها بخمسة و سبعین یوماً حیث أحرقوا دارها وعصروها بین الحائط والباب و أسقطوا جنینها و کسروا ضلعها ولطموها وضرب قنفذ بالسوط علی یدها حینما أمسکت علیاً عند ما جرّوه الی المسجد فکان علی یدها کمثل الدملج فکانت تبکی لیل نهار حتی لحقت بالنبی(عص)و أوصت علیاً بدفنها لیلاً لکی لایشهد جنازتها قاتلیها فدفنها علیً بالبقیع جوف اللیل فلمّا أصبحوا و أرادوا نبش قبرها لیصلّوا علیها شهر علیً(ع) سیفه وهدّدهم به فخافوا منه و ترکوا نبش القبر وقد مضت و هی غاضبة علی غاصبی حقّها و حارقی باب دارها وقاتلی جنینها وقد ثبت النصّ من الطریقین العامة والشیعة قول النبی(ص) : فاطمة بضعةً منی من آذاها فقد آذانی و من أغضبها فقد أغضبنی
(از کتاب معجم الکلام / نسخه چاپی ألتسلسل870 الرقم 1 / کتاب مجازی صفحه 385)
ترجمه به فارسی :
تعريف: ایشان سرور اولين و آخرين زنان عالم ، قديسه اسلام ، سيب بهشت فردوس، بتول، عذراء ، ام ابیها (دارای نهایت فضایل پدرش) فاطمه زهراء ، صديقه ی طاهره ، ريحانةومايه آرامش رسول خدا و شريك زندگانى اميرالمومنين علي عليه السلام و مادر دو نوه(ى پيامبر) حسن و ،حسين عليهما السلام و زينبين( زينب و ام كلثوم) و محسن سقطِ شهيدمی باشند جبرائيل همراه نام او از آسمان فرود آمد و او فاطمه نام گرفت زیرا خداوند عز و جل او و فرزندانش و دوستدارانش را از آتش [دوزخ ]به دور داشته است . مادر بزرگوارش، مادر مؤمنان، خانم خدیجه بنت خویلد (سلام الله علیها)، تاجر قريش است. در سال دوم هجری در روز بیستم جمادی الاول به دنیا آمد و هفتاد و پنج روز پس از پدر، در راه اسلام به شهادت رسیدند در حالى كه خانه اش را اتش زدند و ميان درب و ديوار فشارش دادندو جنین او را سقط کردند و (دنده هاى) پهلويش را شکستند و به او سیلی زدند و قنفذ با تازیانه بر دست(بازوى) او زد هنگامی که علی را گرفته بود و او را به طرف مسجد میکشیدند و بر بازويش اثرى مانند بازوبند مانده بود. پس شبانه روز گریه میکرد تا اینکه به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیوست و وصيت كرد كه شبانه او را دفن کنند تا قاتلانش شاهد تشییع جنازه او نباشند، پس علی (علیه السلام) در بقیع در نیمه های شب او را دفن كرد و چون صبح شد و خواستند قبر او را بشکافند تا بر او نماز بخوانند، علی (علیه السلام) شمشیر خود را بیرون کشید و آنها را به آن(شمشير) تهدید کرد، پس (آنها) از على عليه السلام ترسیدند و نبش قبر را رها کردند . (عمر حضرت فاطمة) گذشت درحالى كه ايشان از غاصبان حقوقش و آتش افروزان درب خانه اش و قاتلان جنینش خشمگين بود. و از دو گروه عامه (اهل تسنن) و شيعه تصريح شده است كه پیامبر (ص) فرمود: فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد، مرا آزرده است و هر كسى او را خشمگين كند مرا خشمگين كرده است